آرشیو پرسش و پاسخ ها: دلائل اثبات

چگونه خدایی را می پرستیم که او را نمی بینیم؟

ما در سوره ی ابراهیم داریم که حضرت می فرمایند که من خدایانی راکه ناپدید می شوند را دوست ندارم و نمی پرستم. پس حالا ما و ایشان چگونه خدایی رامی پرستیم که او را نمی بینیم ؟

در پاسخ به این سوال باید اولاً معنا و تفسیر دقیق آیه را مد نظر قرار داد و ثانیاً بحث رویت خداوند را از منابع معتبر موشکافانه بررسی خواهیم کرد.
1. معنا و تفسیر آیه: 
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى‏ كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الآفِلين‏(انعام: 76) : حضرت ابراهيم عليه السلام در حالی که يقين استدلالى و فطرى به يگانگى خدا داشت برای ابطال اعتقاد کسانی که به ربوبیت خورشید و ستارگان اعتقاد داشتند اینگونه عمل کرد؛«هنگامى كه پرده تاريك شب جهان را در زير پوشش خود قرار داد، ستاره‏اى در برابر ديدگان او خودنمائى كرد، ابراهيم صدا زد اين خداى من است؟! اما به هنگامى كه غروب كرد با قاطعيت تمام گفت: من هيچ گاه غروب‏كنندگان را دوست نمى‏دارم» و آنها را شايسته عبوديت و ربوبيت نمى‏دانم. 
در حقیقت این کار ابراهیم استدلالی است بر توحید خداوند اینگونه که پروردگار و مربى موجودات (آن چنان كه از كلمه «ربّ» استفاده مى‏شود) بايد هميشه ارتباط نزديك با مخلوقات خود داشته باشد، لحظه‏اى نيز از آنها جدا نگردد، بنابراين، چگونه موجودى كه غروب مى‏كند و ساعت‏ها نور و بركت خود را برمى‏چيند و از بسيارى موجودات به كلى بيگانه مى‏شود، مى‏تواند پروردگار و ربّ آنها بوده باشد؟!
ثانیاً موجودى كه داراى غروب و طلوع است، اسير چنگال قوانين طبيعت است، چيزى كه خود محكوم اين قوانين است چگونه مى‏تواند حاكم بر آنها و مالك آنها بوده باشد؟
ثالثاً موجودى كه داراى حركت است، حتماً موجود حادثى خواهد بود؛ زيرا همان طور كه مشروحاً در فلسفه اثبات شده است، حركت همه جا دليل بر حدوث است؛ زيرا حركت، خود، يك نوع وجود حادث است و چيزى كه در معرض حوادث است يعنى داراى حركت است نمى‏تواند يك وجود ازلى و ابدى بوده باشد. 
روشن شد که منظور از آفلین غروب کردن خورشید و ستارگان بعد از طلوع آنها است و این مطلب دلیلی است بر ضعف و کوچکی آنها است. و اینگونه ناپدید شدن نمی تواند دلیلی بر عدم ربوبیت خداوند باشد که در قسمت دوم بحث به این مطلب می¬پردازیم. (تفسير نمونه، ج‏5، ص: 386 تا 390)
2. رویت خداوند:
اگر چه، بعضى از شبه دانشمندان خرافى از بعضی آيات و روایات، چنين استفاده كرده‏اند كه: خدا را در این جهان یا جهان ديگر مى‏توان ديد، و ملاقات را به معنى ملاقات حسى تفسير نموده‏اند.ولى بديهى است: ملاقات حسى لازمه‏اش جسميت، و جسميت لازمه‏اش محدود بودن، نيازمند بودن و فنا پذير بودن است، و هر عاقلى مى‏داند خداوند نمى‏تواند داراى چنين صفاتى باشد.
بنابراين، بدون شك منظور از «ملاقات» يا «رؤيت» در آيات مختلف قرآن هنگامى كه به خدا نسبت داده مى‏شود، ملاقات حسّى نيست بلكه، شهود باطنى است.
يعنى انسان در قيامت چون آثار خدا را بيشتر و بهتر از هر زمان مشاهده مى‏كند او را با چشم دل آشكارا مى‏بيند، و ايمان او نسبت به خدا يك ايمان شهودى مى‏شود. (تفسير نمونه، ج‏12، ص: 612)
قرآن با صراحت مى‏گويد: لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ، هيچ چشمى خدا را نمى‏بيند» 
در خطبه اشباح اين مسأله به وضوح بيان شده است، آنجا كه مى‏فرمايد:
«و الرّادع أناسىّ الابصار عن ان تناله أو تدركه أو تبصره، آن كس كه‏ چشمها را از مشاهده ذات پاكش و رسيدن به او بازداشته است». در خطبه ديگرى با بيان فصيح و رسايش مى‏فرمايد: «الحمد للّه الّذي لا تدركه الشّواهد و لا تحويه المشاهد و لا تراه النّواظر و لا تحجبه السّواتر، حمد و سپاس خدايى را سزاست كه حواس، او را درك نكند و مكانها وى را در بر نگيرد ديده‏ها او را نبيند و پوشش‏ها او را مستور نسازد». به علاوه اين عقايد، مخالف صريح حكم عقل است، چرا كه اگر خدا قابل مشاهده باشد به يقين داراى جسم و مكان و جهت خواهد بود و نتيجه آن محدوديّت و دستخوش تغيير بودن است و به اين ترتيب از اوج واجب الوجود بودن سقوط مى‏كند و در رديف ممكنات در مى‏آيد. (پيام امام اميرالمؤمنين عليه‏السلام، ج‏1، ص: 108)
اينكه مى‏فرمايد: چشم او را نمى‏بيند، دليلش روشن است؛ زيرا انسان با چشم، رنگ‏ها و نورها را مى‏بيند و به تَبَع آنها اجسام را، و چون رنگ و نور از خواصّ جسم است و جسم داراى زمان و مكان و اجزاء است، نتيجه آن، نيازمند بودن و ممكن‏الوجود بودن است و خداوند برتر و بالاتر از آن است. هر چند جمعى از علماى اهل سنّت به خاطر بعضى از روايات- كه يا سندش مخدوش است و يا دلالتش- معتقدند، خداوند با همين چشم ظاهر در قيامت ديده مى‏شود، كه اين سخنى است بسيار زننده و شرك‏آلود؛ زيرا مفهومش آن است كه: خداوند جسم باشد و زمان و مكان و جهت و رنگ داشته باشد و ما به پيروى از امامان اهل بيت عليهم السلام معتقديم كه محال است خداوند ديده شود، نه در اين جهان و نه در جهان ديگر؛ و دلائل عقلى كه در بالا به گوشه‏اى از آن اشاره شد، اين حقيقت را ثابت كرده. و دليل عقلى هم استثنا بردار نيست. (پيام امام اميرالمؤمنين عليه‏السلام، ج‏3، ص: 487)
جالب اين كه: در روايات اهل بيت عليهم السلام شديداً اين عقيده خرافى نفى شده و با تعبيرات كوبنده‏اى از معتقدين آن انتقاد گرديده است از جمله اين كه: يكى از ياران معروف امام صادق عليه السلام به نام «هشام» مى‏گويد: نزد امام صادق عليه السلام بودم كه «معاويه بن وهب»- يكى ديگر از دوستان آن حضرت- وارد شده، گفت: اى فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله چه مى‏گوئى در مورد خبرى كه درباره رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شده كه او خداوند را ديد؟
به چه صورت ديد؟!
و همچنين در خبر ديگرى كه از آن حضرت نقل شده: مؤمنان در بهشت پروردگار خود را مى‏بينند، به چه شكل خواهند ديد؟!
امام صادق عليه السلام تبسم (تلخى) كرده، فرمود: اى معاوية بن وهب! چقدر زشت است كه انسان هفتاد، هشتاد سال عمر كند، در ملك خدا زندگى نمايد و نعمت او را بخورد، اما او را درست نشناسد.
اى معاويه! پيامبر صلى الله عليه و آله هرگز خداوند را با اين چشم مشاهده نكرد، مشاهده بر دو گونه است: مشاهده با چشم دل و مشاهده با چشم ظاهر.
هر كس مشاهده با چشم دل را بگويد درست گفته و هر كس مشاهده با چشم ظاهر را بگويد دروغ گفته و به خدا و آيات او كافر شده است؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «هر كس خدا را شبيه خلق بداند كافر است». (بحار الانوار، جلد 4، صفحه 54، و جلد 36، صفحه 406- الميزان، جلد 8، صفحه 255، انتشارات جامعه مدرسين قم).
و در روايت ديگرى كه در كتاب «توحيد صدوق» از «اسماعيل بن فضل» نقل شده، مى‏گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: آيا خدا در قيامت ديده مى‏شود؟
فرمود: منزّه است خداوند از چنين چيزى و بسيار منزّه است ... إِنَّ الأَبْصارَ لا تُدْرِكُ إِلَّا ما لَهُ لَوْنٌ وَ كَيْفِيَّةٌ وَ اللَّهُ خالِقُ الأَلْوانِ وَ الْكَيْفِيَّاتِ:
«چشم‏ها جز چيزهائى را كه رنگ و كيفيتى دارند نمى‏بينند، در حالى كه خداوند آفريننده رنگ‏ها و كيفيت‏ها است». (الميزان، جلد 7، صفحات 310 و 311، انتشارت جامعه مدرسين قم‏)(تفسير نمونه، ج‏5، ص: 474)
(4 رای)
این مقاله مفید بود
این مقاله مفید نبود

این قسمت مخصوص ثبت نظر کاربران در خصوص سوال پرسیده شده میباشد. لطفا از ثبت سوال جدید در این بخش خودداری فرمایید. برای ثبت سوال جدید از گزینه "ارسال سوال" استفاده نمایید. بدیهی است به سوالاتی که در این صفحه پرسیده شود ، پاسخی از طرف سایت داده نخواهد شد.
نظر (0)
ارسال یک نظر جدید
 
 
نام کامل :
پست الکترونیک :
نظر:
تأیید کد امنیتی 
 
لطفا متنی را که در کادر زیر می بینید وارد نمایید