آرشیو پرسش و پاسخ ها: امامت

غلو در مورد ائمه(ع)

عده ای اهل بیت(ع) به ویژه حضرت علی(ع) را خالق و رازق معرفی می‌کنند، اگر ممکن است منابع روایاتی که این مطلب را رد می‌کند را بگویید.
درباره شخصيت هاي بزرگ جهان موضع گيري هاي بسيار متفاوت و گاه متضادي ديده مي شود. از يك سو دوستاني پيدا مي كنند كه در راه آنان سر از پا نمی¬شناسند و از سوي ديگر، دشمناني كينه توز و لجوج كه در اين راه از مروّت و انسانيّت و منطق پا فراتر گذاشته و همه چيز را فداي دشمني و عناد و عداوت خويش مي¬كنند. در ميان مردان بزرگ تاريخ و شخصيت هاي بزرگ عالم هستي شخصيتي را مانند علي (ع) که مورد بغض و كينه و محبت و دوستي قرار گرفته باشد نمی¬توان یافت. گروهي به جهت كمي ظرفيت و كوتاهي فكر و علو و عظمت شخصيت علي (ع) از فرط علاقه، سرور يكتاپرستان را تا مقام الوهيت بالا برده و كرامت¬هايي را كه از او در طول تاريخ نقل شده است، گواه خدايي او گرفته¬اند. در برابر اين گروه عده¬اي هم از نخستين روزهاي خلافت ظاهري امام (ع) عداوت او را در دل گرفتند و پس از مدتي به صورت گروه¬هايي به نام خوارج و نواصب درآمدند.( فروغ ولايت، جعفر سبحاني)
پيامبر اكرم (ص) در يك سخن كوتاه خطاب به علي بن ابيطالب كه از زبان خود حضرت نقل شده است، از ظهور و هلاكت و ضلالت و گمراهي هر دو گروه خبر داده است. پيامبر (ص) خطاب به علي (ع) مي فرمايد: «هلك فيك اثنان محبّ غال و مبغض قال »(امالي، طوسي، ص345) همچنين علي (عليه السّلام) در نهج البلاغه مي¬فرمايد: هلك فيّ اثنان محبّ غال و مبغض قال» (نهج البلاغه، صبحي صالح، بخش كلمات قصار، ص117) از ميان افرادي كه درباره من به قضاوت نشسته¬اند، دو گروه به هلاكت مي¬رسند، يكي گروهي كه در قضاوت درباره من گرفتار غلّو شدند و گروهي ديگر كه بغض و كينه و عداوت مرا به دل گرفتند. 
در زمان زندگانی امام علی(ع)، گروهی آن حضرت را خدا می‌پنداشتند و امام علی پس از اطلاع از اعتقاد این گروه تصمیم گرفت آنها را در آتش بسوزاند (برای نمونه نک: بغدادی، الفرق بین الفرق، 223؛ ابن ابی الحدید، 8/119-120)
راز اين موضع گيري¬ها درباره علي (ع) شخصيت فوق العاده او مي¬باشد، که تمام فضائل انساني از كرم، لطف، عطوفت، حكمت و علم، عدالت، آزادگي و آزاديخواهي، ايثار، شجاعت، مرادانگي و ... در وجود علي (ع) نهفته است و به عنوان نقطه¬هاي روشن وجود آن حضرت تابنده و درخشان است. از اخلاص و ايمان و بندگي علي (ع) جذبه پيدا شده و علي (ع) را به عنوان آيت بزرگ حق و مظهر صفات ربّ، محبوب قلب¬ها قرار داده است.(مرتضي مطهري، جاذبه و دافعه علي (ع)، ص100) ارتباط قوي با خدا، باعث جاودانگي حب او در قلب¬ها گرديده است و آنچنان وثيق است كه پيامبر (ص) در پيكار آن حضرت با عمرو بن عبدود فرمود: «برز الاسلام كلّه الي الشرك كلّه؛ (فروغ ابديت، جعفر سبحاني، ص108) علي (ع) همه اسلام است»، يا مي¬فرمايد: «علي مع الحق و الحق مع علي (آيات الولاية فى القران، ص: 315)
این در حالی است که علي (ع) خود را در مقابل خدا آنچنان خوار و ذليل مي¬بيند كه در دعاي كميل مي¬فرمايد: «اللهم اني اسئلك سؤال خاضع متذلل خاشع ان تسامحي و ترحمني و تجعلني بقسمك راضياً قانعاً؛ (دعاي كميل) بار الها از تو تقاضا دارم، تقاضاي شخصي فروتن و خاشع كه از من چشم پوشي كني و بر من رحمت آوري و به داده ات خشنود و خرسندم سازي و در همه حال فروتنم داري». يا در جاي ديگر مي¬فرمايد: «يا رب ارحم ضعف بدني و رقه جلدي و دقه عظمي؛ (دعاي كميل) اي پروردگار من بر ناتواني جسمم رحم كن و بر نازكي پوست و شكنندگي استخوانم ببخشاي.» از طرفی امیرالمؤمنین خود را بنده و عبدی از بندگان محمد(ص) می¬داند. (آيات الولاية فى القران، ص: 256)
همه اين مطالب بيانگر آن است كه علي (ع) بنده مخلص و شايسته خداوند مي¬باشد و در بندگي خداوند چنان ذوب شده است كه پيامبر (ص) فرمودند: «يا علي لا يحبك الا مؤمن و لا يبغضك الا منافق» (پيام امام اميرالمؤمنين عليه‏السلام، ج‏1، ص: 315)
اما در عين حال آن چنان به بندگي او اعتراف دارد كه مي¬فرمايد: هركس درباره او دچار غلو گردد تا چه رسد به اعتقاد به الوهيت آن حضرت، راه هلاكت را پيموده است؛ بر همين اساس تمام علماي شيعه و شيعيان واقعي حضرت علي (ع) را بنده صالح خداوند دانسته و هركس را كه معتقد به الوهيت آن حضرت باشد كافر مي¬داند.
اهل حق، علی‏اللهی، سرسپردگان، غُلات، نُصیریه، علویان و... نام‏هایی است برای افراد و گروه¬هایی که درباره امام علی (ع) راه غُلو را پیموده و او را به درجه خدایی رسانیده¬اند اطلاق می¬گردد و برای خود آداب و رسوم خاصی وضع کرده¬‏اند. در ترکیه به این گروه بکتاشی و علوی و در سوریه نُصیریه و علویان می‏گویند.(رضا برنجکار، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی،نشر طه، قم، 1385 ش، ص 160) گروه¬‏های مختلف اهل حق، در آرا و عقاید و آداب و رسوم اختلافات زیادی دارند، به طوری که به راحتی نمی‏توان اهل حق را فرقه و مذهب واحدی دانست. برخی از آنان صریحاً امام علی (ع) را خدا می‏دانند. گروهی از اینان خود را مسلمان و شیعه اثنی عشریه معرفی می‏کنند. می‏کوشند تا عقاید خود را با عقاید شیعه امامیه هماهنگ سازند و به شریعت، اعمال و عبادات اسلامی پایبند باشند. برخی از اهل حق، اعتقادی که درباره حضرت علی (ع) دارند، در مورد برخی از بزرگان و مرشدان خود نیز دارند و معتقدند خداوند در جامه‏های مختلف به میان مردم آمده است.( سید محمد علی خواجه الدین، تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم اهل حق (یارسان)،کتابفروشی منوچهری، تهران، 1363. ص 13و 107) 
از دیگر عقاید رایج میان اهل حق، حلول است. یعنی ذات خدا در اشیا و افراد حلول کرده است. حلول، به اعتقاد به الوهیت امام علی (ع) و برخی از بزرگان اهل حق بر می‏گردد؛ به این معنا که خداوند در حضرت علی (ع) و شاه خوشین و سلطان اسحاق و دیگران حلول کرده است! 
تناسخ یکی دیگر از عقاید اهل حق است. تناسخ عبارت است از داخل شدن روح انسان پس از مرگ در بدن دیگر. بر این اساس هر انسان متناسب با اعمالی که در زندگی خویش انجام داده، پس از مرگ وارد بدن خاصی که به منزله لباس جدید اوست، می‏شود. روح نیکوکاران وارد بدن و لباس ثروتمندان و روح بدکاران وارد بدن فقرا و بیچارگان می‏شود تا جزای کردار خویش را ببیند. ادیان الهی به ویژه اسلام با حلول و تناسخ به شدت برخورد کرده، آن را عقیده‏ای باطل و بی¬پایه دانسته‏اند. با توجه به این عقاید سخیف (غلو، حلول، تناسخ و...) است که اهل حق جزو فرقه‏های ضالّه و انحرافی محسوب می‏شوند و مورد تایید مراجع وعلمای اسلامی قرار نمی‏گیرند. 
اما نظر برخی مراجع درباره آنان:
1)نظر مرحوم آیت الله گلپایگانی در مجمع المسائل: 
اگر علی علیه السلام را خدا بدانند و همچنین اگر منکر معاد و یا یکى از ضروریات دین مثل نماز و یا روزه باشند، کافر و نجس می¬باشند، زن دادن و یا زن گرفتن از ایشان جائز نیست.(مجمع المسائل (فارسی) - آیت الله گلپایگانی، نشر دار القران الکریم 1372 ش، ج 1، ص 44) 
2)حضرت آیت الله مکارم شیرازی می‌فرماید: معتقدان به عقائد فوق، بر حسب ظاهر، در زمره مسلمانان هستند، هرچند انحرافات مهمی دارند و منکر بخش‌های زیادی از ضروریات دینند، اما چون به ضروری بودن آنها توجه ندارند و انکار اینها مستلزم انکار توحید، نبوت و رسالت نیست، حکم کفر بر آنها بار نمی‌شود.(استفتائات، نشر شفق ،قم، 1386 ش، ج 1، ص 492، سؤال 1597)
3)مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی می‌فرماید: اگر حضرت علی(ع) را خدا بدانند یا منکر معاد و یا یکی از ضروریات دین مثل نماز و روزه باشند، کافر و نجس هستند و ازدواج با آنان جایز نیست... ولی اگر چنین عقیده‌ای ندارند و منکر معاد و ضروریات دین نیستند، مسلمان و پاک می‌باشند.(جامع المسائل، نشر مهر، قم، 1376 ش، ج 1، ص 40، سؤال 88)
4)از مرحوم آیت الله بهجت (قده) وقتی در رابطه اهل حق یا علی‌اللهی پرسش می‌شود که آیا آنان پاک‌اند یا نجس، پاسخ می‌دهد: جس‌اند. (استفتائات، نشر مدرسه، قم، 1381 ش، ج 1، ص 110، سوال 370) 
در مجموع به نظر می¬رسد گروهی از اهل حق یقینا کافر و نجس هستند اما نباید در خصوص همه این افراد که به این عنوان مشهورند، به یک شکل و به صورت مطلق قضاوت کرد. باید دید دقیقا به این مسایل که به آن ها نسبت داده می¬شود، معتقدند و در اعتقادات¬شان انکار ضروریات دین وجود دارد یا نه .