آرشیو پرسش و پاسخ ها: فضائل اخلاقی

شرایط توبه کردن

سلام؛ شرایط توبه کردن چیست؟
باسلام؛ اولين مرحله سلوك به سوى خدا، گناه‏ زدايى است. چون گناه نه تنها مايه ورود به جهنم است؛ بلكه مانع انجام دادن كار خير در دنيا نيز خواهد شد. در تطبيق و تفسير گناه با دقت و تأمّل بيشتر، معانى لطيف‏ ترى نصيب انسان مى‏ شود؛ به گونه‏ اى كه مكروهات و حتّى مباحات نيز براى برخى گناه، به شمار مى‏آيد. البته نه گناهى كه موجب سقوط در جهنم باشد؛ بلكه به اين معنا كه اگر آن را انجام بدهد، از فضايل محروم مى‏ شود. به طور كلى هر مرتبه پايين نسبت به عالى، حجاب مى‏شود تا به اسما و اوصاف الهى برسد كه در آنجا سخن از حجاب نورى است. اينجا است كه معصوم(ع) در مناجات شعبانيه چنين مى‏ خواند: «الهى هَب لى كَمالَ الانقطاعِ اليك و اَنر ابصارَ قُلوبنا بِضياء نظرها اليك حتّى تخرقَ ابصارَ القُلوبِ حُجب النور»؛ مفاتيح‏الجنان، مناجات شعبانيه.«خدايا! كمال و نهايت توجه به خودت را نصيب من بگردان (مرا از غير خودت منصرف ساز و سمت و سويم را به طرف خودت بنما) و چشم دلم را به وسيله روشنى نگاهت، منور و نورانى ساز تا اينكه چشم دلم، حجاب‏هاى نورانى را دريده و متصل به رحمت تو گردد».
«توبه» در لغت به معناى رجوع است و خداوند همه مؤمنان را دستور به توبه مى‏دهد: «و توبوا الى الله جميعاً ايّها المؤمنون لعلّكم تُفلِحون» ؛ نور(24)، آيه 31.«اى مؤمنان همگى به سوى خدا رجوع كنيد تا رستگار شويد».
توبه گاهى رجوع از معصيت به اطاعت است؛ يعنى، انسان تبه‏كار از معصيت خود دست بردارد. گاهى توبه به معناى پرهيز از «ترك مستحب و اولى» است يعنى، اگر بعضى از امور مستحب (مانند نماز شب و صدقه اول ماه) را ترك كرده باشد، از آن توبه كند. پس توبه افراد عامى به اين است كه مستحب را بشناسند و انجام بدهند و حرام و مكروه را بشناسند و انجام ندهند. نسبت به گذشته جداً پشيمان باشند و آن را جبران كنند و نسبت به آينده هم عزم قطعى بر ترك خلاف داشته باشند. البته ترسيم و جبران گذشته كار آسانى نيست؛ بلكه حقوق فراوانى دارد كه بايد همه آنها جبران شود؛ از جمله:
1. حق ‏الله؛ آنچه از واجبات و وظايف الهى بر عهده دارد، اعاده نمايد.
2. حق ‏النفس؛ امام سجاد(ع) در رساله حقوق مى‏فرمايد: حق نفست اين است كه آن را در طاعت خدا به كار برى.
3. حق‏ الناس؛ آنچه از حقوق مردم ضايع نموده، بايد جبران و ترميم كند.
«توبه» كميت و كيفيتى دارد، كميت توبه آن است كه قرآن كريم به همه مؤمنان دستور آن را مى‏ دهد: «توبوا الى الله جميعاً ايّها المؤمنون»؛ همان، آيه 31.و كيفيتش هم عبارت از «نَصوح»؛ يعنى، خالص بودن است كه در اين زمينه قرآن مى ‏فرمايد: «يا ايّها الذين آمنوا توبوا الى الله توبةً نصوحاً»؛ تحريم(66)، آيه 8..
اگر توبه همه جانبه صورت گرفت و انسان از همه گناهان و خلاف‏ها توبه كند و خالص شود، آن گاه لغزش‏هاى گذشته بخشوده مى ‏شود و انسان توبه‏ كننده به منزله بى ‏گناه است. پيامبر اكرم(ص) فرمود: «التائب من الذّنب كَمن لاذَنب له»؛ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 6، ص‏21.
ويژگى‏ هاى توبه خالص‏
يكى از آداب و شرايط توبه خالصانه، اين است كه تائب واجد سه ويژگى باشد:
1. از اينكه توبه ‏اش پذيرفته نشود، بايد بترسد.
2. اميد داشته باشد كه توبه‏ اش پذيرفته شود.
3. اطاعت و بندگى خدا را ادامه دهد: «عسى ربكم ان يُكفّر عنكم سيّئاتكم».
در قرآن كريم رجوع و هجرت انسان به سوى خدا به «فرار» نيز تعبير شده است؛ چنان كه مى‏ فرمايد: «فَفِرّوا الى اللّه» ؛ ذاريات (51)، آيه 5.«به طرف خدا هجرت و فرار كنيد» دستور فرار به قلعه توحيد، متوجه همه حتى معصومين(ع) است و اختصاص به مشركان، اهل كتاب و مسلمانان عادل يا فاسق (تبه‏كار) نمى‏شود. البته كسانى كه خيلى دورند، بايد تلاش بيشترى بكنند تا خود را به مركز قلعه امن برسانند. فرار از خود رجوع به طرف خدا، چندين مرحله دارد: جاهلان بايد از جهل به علم فرار كنند و احكام الهى را فرا بگيرند، وقتى به علم رسيدند، بايد از علم حصولى - با عمل به دانسته‏ هاى خود به علم حضورى برسند. هنگامى كه به علم حضورى رسيدند و «علم اليقين» آنان «عين ‏اليقين» شد، باز هم بايد از اين مرحله صعود كرده و «فرار» را ادامه دهند تا از «عين اليقين» به «حق ‏اليقين» برسند. همين‏طور سير را ادامه دهند تا آنجا كه چيزى را جز حق مشاهده نكنند (به توحيد خالص دست يابند).
پس توقف در هيج مرحله ‏اى، روا نيست و همه موظف و مكلّف به توبه هستند. سر توبه اين است كه تائب دائماً در بيم و اميد است، نه يقين دارد كه گذشته و خطاهايش بخشيده شده و نه نااميد از بخشش و رحمت الهى است. اين خوف و رجا، همان تزكيه روح يا جهاد اكبر است.
البته با وجود بخشيده شدن گناه و پذيرش توبه از فضل و لطف الهى، بين فردى كه گناه كرده و سپس توبه نموده، با فردى كه از ابتدا مراقب بوده كه به گناه آلوده نگردد، تفاوت وجود دارد و برخى از بزرگان گفته‏اند: فردى كه گناه نكرده، مانند صفحه كاغذ سفيدى است كه چيزى بر آن نوشته نشده است؛ ولى فردى كه گناه كرده و سپس توبه نموده، همانند كاغذ سفيدى است كه بر آن چيزى نوشته باشند و بعد آن را پاك كنند؛ يعنى، به هر حال بين اين دو تفاوت وجود دارد.
براى آگاهى بيشتر ر.ك: مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج 24 ، ذيل آيه شريفه 8، سوره «تحريم».