آرشیو پرسش و پاسخ ها: رذائل اخلاقی

گناه کبیره و توبه

سلام؛ برای بخشیده شدن گناهان کبیره چه باید کرد؟ گناه کبیره شامل چه گناهانی است؟
با سلام 
‏توبه کامل و حقیقى باعث آمرزش همه‌ گناهان حتى شرک و نفاق و ارتداد مى گردد.
خداوند در قرآن مى فرماید: «قل: یا عبادى الّذین اشرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله أنّ الله یغفر الذنوب جمعیاً، إنّه هوالغفور الرّحیم؛(1) بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم روا داشتید، از رحمت خداوند مأیوس و نا امید شوید که خدا همة گناهان را مى آمرزد».
امیرالمؤمنین (ع) مى فرماید: «در تمام قرآن آیه اى امید بخش تر از این در مورد گناه کاران و توبه کنندگان نیست».(2)
گناه از لحاظ کمیت، هر اندازه بزرگ و زیاد باشد – حتى اگر به اندازه گناه همه جن انس از آغاز آفرینش تا انتهاى عالم باشد – از لطف و رحمت خدا بیشترنيست،بلکه قابل قیاس نمى باشد.
رسول خدا(ص) مى فرماید: «اگر مرتکب گناهان بسیارى که زمین و آسمان را فرا گیرد شدید، اگر به راستى پشیمان شوید،‌خداى تعالى توبه شما را مى پذیرد».(3)
چرا انسان نا امید از مغفرت خدا و آمرزش گناهان گردد، در حالى که مى فرماید: «از رحمت خدا مأیوس نشوید»؟!
یأس و ناامیدى بزرگ ترین گناه و شاید بتوان گفت تنها گناهى که مورد عفو و بخشش قرار نمى گیرد، یأس پیوسته و مستمرى است که شخص سرانجام با نا امیدى از دنیا برود.
خداوند در سورة بروج(4) بعد از بیان جنایت عظیم شکنجه گران اقوام پیشین که مؤمنان با استقامت را زنده زنده در آتش مى سوزاندند، مى فرماید: «انّ الّذین فتنؤاالمؤمنین والمؤمنات ثم لم یتوبوا فلهم عذاب جهنم». این ایه نشان مى دهد که راه توبه حتى براى چنین شکنجه گرانِ ستمگرى باز است.
در سورة احزاب(5) در مورد منافقان مى فرماید: «هدف این است که خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش دهد و منافقان را هر گاه اراده کند عذاب نماید یا (اگر توبه کنند) توبه آن ها را بپذیرد، چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است».
تذکر مهم:
گناهان سبب تیرگى و سیاهى قلب و روح مى گردند و وقتى روى هم انباشته شدند، باعث مى گردند که گناه کار موفق به توبه و درک مسایل معنوى نگردد، زیرا درک حقایق معنوى نیازمند قلبى مساعد و شرایط روحى مساعد است. به بیان دیگر: «گناه و آلودگى همچون بیمارى خوره به جان انسان مى افتد و روح و ایمان را مى خورد و از بین مى برد و کار به جایى مى رسد که سر از تکذیب آیات الهى در مى آورد، و از آن هم فراتر مى رود و او را به استهزا و سخریه پیامبران و آیات الهى وا مى دارد و به مرحله اى مى رسد که دیگر هیچ وعظ و اندرز و انذارى مؤثر نیست و جز تازیانه عذاب دردناک الهى راهى باقى نمى ماند.
نگاهى به صفحات تاریخ زندگى بسیارى از یاغیان و جانیان نشان مى دهد که آن ها در آغاز کار چنین نبودند. حداقل نور ضعیفى از ایمان در قلب آن ها مى تابید ولى ارتکاب گناهان پى در پى سبب شد که روز به روز از ایمان و تقوا فاصله بگیرند و سرانجام به آخرین مرحله کفر برسند».
پیامبر اکرم (ص) مى فرماید:‌ «کسى که توبه اش را به تأخیر بیندازد، دو خطر او را تهدید مى کند: معاصى قلبش را تیره مى نماید و یا ممکن است مهلتى براى توبه قبل از مرگ پیدا نکند»
بنابراین تکرار گناه و خارج شدن از ولایت و اطاعت حق تعالى و متابعت از شیطان و رفتن به سوى کفر و نفاق و ارتداد و دنیا گرایى و مادیت، فضاى پذیرش وعظ و اندرز را محو مى سازد،‌ و توفیق و زمینه توبه را از بین مى برد، در نتیجه انسان موفق به توبه نمى گردد؛ نه آن که اگر توبه کند،‌ قبول نمى گردد.
چنان که در سورة‌ نحل، آیة 106 مى فرماید: کسانى که دریچه قلب خود را به روى کفر و بى ایمانى مى گشایند و مسیر عقیدتى خود را به کلى عوض مى کنند، گرفتار غضب خداوند و عذاب عظیم او مى شوند.
غضب الله ممکن است اشاره به این نکته باشد که این گونه افراد هیچ وقت موفق به توبه نمى شوند.
تعداد گناهان كبيره چند تا است؟
گويند مردى از صحابه، از رسول خداصلى الله عليه وآله درباره تعداد گناهان كبيره سؤال كرد.
حضرت صلى الله عليه وآله فرمود: 
آنها نُه گناهند كه بزرگ ترينشان شرك ورزيدن به خدا است، آنگاه به ناحق كشتن انسان و فرار از جنگ و سحر و مال يتيم خوردن و رباخوارى و نسبت زنا دادن به زن پاكدامن و به خشم آوردن پدر و مادر مسلمان و حلال كردن حرمت خانه خدا كه در زندگى و مرگ قبله شما است... مَنْ لا يَعْمَلْ هذهِ الكبائرَ و يُقِم الصّلاةَ و يُؤتى الزّكاةَ و يُقيم عَلَى ذلِكَ، اِلاّ رافَقَ مُحَمّداً؛ عوالى اللالى، ج 1، ص 188.؛ هر كس اين گناهان را مرتكب نشود و نماز به جاى آورد و زكات بپردازد و بر اين اعمال مدامت نمايد، بى شك با رسول خدا محمدصلى الله عليه وآله رفيق و همراه گردد».
در مورد سوالات احکام، جهت اطلاع از آخرين استفتائات با دفتر مرجع تقليد خود در تماس باشيد
------
پی نوشت ها:
1. آیه 11.
2. آیة 25.
3. تفسیر نمونه، ج 16، ص 374.
4. فریده مصطفوی، روش خود سازی، ص 314.
5. تفسیر نمونه، ج 11، ص 419.
******