آرشیو پرسش و پاسخ ها: جهان‌شناسی(معاد)

قانون جذب

 میخواستم بدونم نظر دین اسلام در مورد قانون جذب چیه؟ اصلا این فانون صحت داره؟ و شما مستند راز رو تایید می‌کنید؟
در قرن اخير شاخه اى از روانشناسى پديد آمده است كه با عنوان روانشناسى موفقيت شناخته مى شود. اين شاخه از روانشناسى به درستى يا نادرستى فرمولهايش اهميت چندانى نمى دهد. آنچه در اين فن مهم است كارآيى فرمولهاست. فلذا در اين فن از روشهاى تحقيق متداول در روانشناسى استفاده نمى شود. از اين رو فرمولهاى اين فن را نمى توان قوانين علمى به شمار آورد اگر چه با تسامح به آنها قانون گفته مى شود. 
قانون جذب كه يكى از فرمولهاى روانشناسى موفقيت است به سه صورت بيان شده است: 
1 اگر شما هدفى را در نظر گرفته و مدام به آن فكر كنيد در مغز شما شبكه هاى عصبى خاصى براى رسيدن به آن هدف ايجاد خواهد شد و باعث خواهد شد كه شما به راحتى به آن هدف نائل شويد مثل بندبازى كه با تمرين و مداومت مغز خود را عادت مى دهد تا تعادل او را بر روى طناب بندبازى، حفظ كند. در اين كه مغز چنين قابليتى دارد از نظر زيست شناسى هيچ شكى نيست ولى گاه در روانشناسى موفقيت روى اين مطلب اغراق مى شود. 
2 اگر شما هدفى را انتخاب و آن را مشغله ذهنى خود قرار دهيد اين هدف در ذهن ناخودآگاه شما جاى خواهد گرفت و ضمير ناخودآگاه شما تمام قواى وجود شما را از جمله ذهن خودآگاهتان را براى رسيدن به آن هدف به كار خواهد گرفت. اين مطلب نيز در روانشناسى كلاسيك به اثبات رسيده است لكن باز در روانشناسى موفقيت در مورد آن اغراق مى شود. 
بيان اول در واقع همان اصل تمرين و تداوم است و بيان دوم نيز همان اصل تقلين است و شايد بتوان هر دوى اينها را يكى تلقى كرد يا حداقل آنها را مكمل و معين هم دانست. در اسلام به اصل استمرار فكر و عمل و اصل تلقين اهميت بسزايى داده شده است. بقدرى كه مى توان گفت اكثر قريب اتفاق احكام و اخلاق اسلام از اين رو وسيله تربيتى مدد جسته اند. على (ع) مى فرمايند: «قليل تدوم ارجى من كثير مملول منه» (نهج البلاغه حكمت 278) كمى كه آن را ادامه دهى اميدوار كننده تر است از زيادى كه خسته كننده باشد.» و باز فرموده اند: «اگر حليم و بردبار نيستى خود را به بردبارى بزن زيرا كم شده است كه كسى خود را شبيه قوى قرار دهد و از آنان شمرده نشود (از آنها نشود).» (نهج البلاغه حكمت 207) يعنى اگر هدف شما حليم شدن باشد با تشبه مداوم به اهل حلم مغز و روان شما در مسير حليم شدن تغيير مى كند. و باز مى فرمايند: «هر كسى مصيبتهاى كوچك را بزرگ شمارد خدا او را به مصائب بزرگ گرفتار مى كند.» (نهج البلاغه حكمت 457). يعنى سنت خدا اين است كه افراد منفى باف كه يك حادثه منفى جزئى را بزرگ مى بينند دچار همان حادثه بزرگ بشوند و باز فرمودند: «كسى كه چيزى را طلب كند به كل آن يا به قسمتى از آن مى رسد.» (نهج البلاغه حكمت 393) باز فرمودند: «كسى از شما نگويد كه ديگرى به كار خيركردن از من سزوارتر است كه به خدا سوگند همين طور خواهد شد.» (نهج البلاغه حكمت 422) و باز فرمودند: «تفأّل بالخير تنجح» (غرر الحكمو درر الحكم حديث 1858) فال خير بزن تا پيروز شوى. 
در بسيارى از احكام عبادى و غيرعبادى اسلام به استمرار و تلقين توجه خاص شده است كه نمونه بارز آن نماز است. در نماز علاوه از اين كه تكرار و استمرار وجود دارد تلقين نيز وجود دارد. به شرط آنكه آن را با توجه اقامه كند. حتى در نماز هدف گزارى نيز موجود است همچنين مدل سازى كه همه اينها امروزه در روانشناسى موفقيت مورد توجه است. در اخلاق اسلامى روى مشارطه، مراقبه و محاسبه تأكيد فراوانى وجود دارد. اگر اين متد تربيتى تشريح شود به جرأت مى توان ادعا كرد كه اكثر فرمولهاى روانشناسى موفقيت را در خود دارد. 
3 تقرير سوم از قانون جذب مدعى است كه اگر شما خواسته خود را مدام در ذهن داشته باشيد و كارهاى متناسب با آن انجام دهيد در آن صورت جهان هستى در مسير برآورده شدن خواسته شما دست به كار خواهد شد. مشغله ذهنى شما چه منفى باشد و چه مثبت جهان به آن پاسخ خواهد داد. اينها مدعى هستند كه مغز انسان دائما امواجى را در جهان پخش مى كند و جهان به اين امواج عكس العمل نشان مى دهد. اين بيان از قانون جذب اغراق آميزترين شكل آن است كه مخالفتهاى زيادى در بين روانشناسان و فلاسفه و دانشمندان با آن شده است. 
اين نظريه غيرقابل تجربه و آزمايش است بنابراين نمى تواند يك نظريه علمى باشد و از طرفى با براهين فلسفى نيز اثبات نشده است فلذا يك حكم فلسفى نيز نمى تواند باشد. لكن از آنجايى كه با قالب هنر يعنى در قالب فيلم مستند راز بيان شده است طرفداران زيادى را در بين عوام پيدا كرده است. البته اين نظريه را با قالبى ديگر و با مبانى اسلامى مى توان مطرح كرد و مى توان بر اساس فلسفه اسلامى تبيين نمود. در نگاه اديان آسمانى عالم يعنى جهان ماده و عالم برزخ و آخرت، كه هر سه بالفعل وجود دارند. بنابراين غير از عوامل مادى عوامل معنوى نيز در امور عالم دخيل اند. از ديدگاه اسلام تمام امور عالم ماده توسط فرشتگان تدبير مى شود. و طبق آيات قرآن عالم مسخر و خدمتگزار انسان است. يعنى عالم در مسيرى حركت مى كند كه كمال انسان برآورده شود. 
و آن مسير، مسير حق و مسير الى الله است و نيز از آيات قرآن و روايات اهل بيت (ع) استفاده مى شود كه نيت و فكر و عمل انسانها در عالم اثر مى گذرد. خداوند متعال مى فرمايد: «ظاهر شد فساد در خشكى و در دريا به سبب آنچه مردم كسب كردند.» (روم/ 41) «كافران گفتند خداى رحمان فرزند برگرفته است. همانا شما سخن بسيار زشت و منكر بر زبان آورديد. نزديك است از اين گفته زشت آسمانها از هم فروريزد و زمين بشكافد و كوهها متلاشى گردد.» (88، 89، 90 مريم) همچنين از آيات قرآن استفاده مى شود كه هيچ فكرى و نيتى و عملى در اين عالم نابود نمى شود و سر آخر به خود انسان برمى گردد يا در دنيا يا در برزخ يا در آخرت. نيز از آيات استفاده مى شود كه اعمال و افكار و نيات خير در عالم زايش دارند و زياد مى شوند لذا با توجه به اين حقايق قرآنى مى توان گفت كه هر كس چيزى را بخواهد و هدف خود قرار دهد و خواسته او مطابق مسير عالم خلقت باشد (حق و به سوى خدا باشد) و در راه خواسته خود تلاش كند بدون ترديد به آن خواهد رسيد يا در دنيا يا در برزخ يا در آخرت. يا در هر سه بلكه به چندين برابر آن نيز خواهد رسيد و اگر خواسته او باطل باشد يا به آن نخواهد رسيد يا اگر رسيد تنها در دنيا خواهد بود و آن نيز به ضررش خواهد بود. چون چنين كسى در مسير خلاف عالم خلقت حركت مى كند «و هر كس از ياد من اعراض كند همانا زندگيش تنگ شود در روز قيامت او را نابينا محشور مى كنيم.» (طه/ 124) 
بر همين اساس مى توان امورى مثل دعا، توكل و صبر و... را تبيين كرد. دعا يعنى رو سوى خدا كردن و با مسير هستى يكى شدن، هنگام دعا انسان در واقع تمام عالم و ملائك مدبر عالم را به خدمت خود مى گيرد. على (ع) به امام حسن (ع) مى فرمايند: «بدان همان كسى كه گنج هاى آسمانها و زمين را در اختيار دارد به تو اجازه دعا و درخواست را داده است و اجابت آن را تضمين كرده است. به تو امر كرده است از او بخواهى تا به تو عطا كند و از او درخواست رحمت نمايى تا رحمتش را بر تو فرو فرستد....» (نهج البلاغه، نامه 31)- اين نامه را حتما مطالعه فرماييد- و توكل يعنى اعتماد به خدا و كارگزاران او و اعتماد به اين كه كار خير و فكر حق و نيت پاك محال است در عالم نابود شود. توكل يعنى اعتماد به اينكه در عالم هستى عدل برقرار است و محال است انسان متوكل در بن بست واقع شود. «آن كس كه به خدا و روز قيمات ايمان آورد متعظ و بهره مند خواهد شد و هر كش خداترس شود خدا راه بيرون شدن (از گناهان و بلا و حوادث سخت را) بر او مى گشايد و از آن جايى كه گمان ندارد به او روزى عطا كند و هر كه به خدا توكل كند خدا او را كفايت خواهد كرد...» (طلاق/ 2 و 3) و صبر يعنى عدم نگرانى از آينده و يقين داشتن به اينكه هر اتفاقى هر چند به ظاهر تلخ به مصلحت و منفعت انسان خيرانديش و نيك رفتار است. همه موجودات عالم مظهر اسماء خدا هستند و هر فكر و نيت و عملى كه در مسير حق باشد تحقق خود خواهد يافت. دعا يعنى اعتماد به اسم مجيب توكل يعنى اعتماد به اسم وكيل. تفأّل بالخير يعنى پاك نگه داشتن ذهن يعنى توسل به اسم طاهر و مطهر. 
حسن ظن به خدا داشتن يعنى اعتماد به عدل و كرم و جود و غفران خدا و.... 
آنچه گفته شد اندكى از بسيار بود. اگر گشتى در گلزار قرآن و روايات اهل بيت (ع) بزنيد در باب اسرار موفقيت سخنان فراوانى خواهيد يافت. در اين باره مطالعه نهج البلاغه و به ويژه نامه 31 آن بسيار راهگشا است.
مرجع پاسخگو: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها/نرم افزار پرسمان3