عقد موقت

> > مدتی پیش با مردی آشنا شدم و ایشان تقاضا نمودند که به عقد موقت ایشان درآیم و قرار شد صیغه عقد را خودمان بخوانیم.چون با ایشان تعارف داشتم به ظاهر قبول کردم اما هدفم این بود که آن آقا را فریب دهم تا محرمیتی ایجاد نشود .به دلیل اینکه متن صیغه را نمی دانستم قرار شد ایشان متن را خوانده و من در دلم تکرار کنم.در اولین دفعه که خواستیم صیغه را بخوانیم ایشان مدت را از من پرسید و من گفتم برای همین امشبی که با هم هستیم.در مورد مهریه هم پرسیدند که من ابتدا به شوخی مال زیادی درخواست کردم که ایشان هم با همان لحن شوخی موافقت نکردند اما دوباره که پرسیدند با اشاره سر گفتم چیزی نمی خواهم.(ما چندین بار با همین شرایط صیغه عقد را خواندیم).در هنگام خواندن صیغه در تمام دفعات محرم شدن من چون راضی به عقد نبودم متن عربی را گوش کرده شاید هم از دلم گذرانده یا در دلم تکرار کرده باشم اما اصلا به زبان نیاوردم همچنین در مورد مدت و مهریه به جز دفعه اول که گفتم دفعات بعد سوال جوابی نشد و هرکس در دلش بنابر قرار اول مدت را همان شب و مهریه را هیچ در نظر گرفت(من شک دارم که خودم مدت را همان شب در نظر گرفتم یا نه) الان حدود 6 ماه است که با ایشان رابطه ای ندارم.
> > لطفا حکم این مساله و میزان عده ای که باید نگه داشته شود رابیان بفرمایید.ضمنا من الان خواستگاری دارم آیا میتوانم ازدواج نمایم؟
> >
> باسلام احکام ازدواج موقت و صیغه آن رو براتون میزارم بعد چند نکته در حرفای شما بود که توصیح میدم
>
> 1. در ازدواج موقت، رضایت طرفین و خواندن صیغه کافی است و نوشتن و شاهد گرفتن لازم نیست.
>
> 2. خود زن و مرد می‌توانند صیغه عقد را بخوانند. ابتدا مدت عقد (از یک ساعت تا چند سال) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا ...) را معین کنند و بعد صیغه عقد را بخوانند.
>
> متن «صیغه عقد»
>
> زن می‌گوید: «زَوَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّةِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم» (خودم را به تو تزویج کردم برای مدت معین با مهر معین)
>
> بعد مرد می‌گوید: «قَبِلْتُ» (قبول کردم)
>
> تبصره: اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است. اما باید لفظی را بگویند که معنی «زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ» را بفهماند.
>
> 3. عقد موقت طلاق ندارد بلکه جدا شدن زن و مرد بواسطه تمام شدن مدت عقد و یا بخشیدن مدت (مرد باقیمانده زمان عقد را به زن می‌بخشد) می‌باشد.
>
> 4. اگر کسی زنی را به عقد خود درآورد، اگر چه نزدیکی نکرده باشد مادر آن زن به آن مرد محرم می‌شود و اگر نزدیکی کرده باشد، اگر آن زن از مرد دیگری دختر داشته باشد دختر آن زن نیز به آن مرد محرم می‌شود و مرد هرگز نمی‌تواند با آن دختر ازدواج کند.
>
> 5. تعریف عدّه: مدت زمانی را که زن نمی‌تواند با مرد دیگری ازدواج کند عدَه می‌گویند. این مدت پس از طلاق (در عقد دائم) و یا اتمام مدت زمان (در عقد موقت) و یا فوت شوهر شروع می‌شود.
>
> 6. عدَه عقد موقت دیدن دوبار عادت ماهیانه زنان است. عدَه عقد دائم از زمان طلاق، دیدن سه بار عادت ماهیانه است. عدّه وفات شوهر، چهارماه و ده روز است اگر چه زن یائسه یا متعه باشد.
>
> 7. زن یائسه (زن غیرسیدی است که سنش بالاتر از پنجاه سال یا سیده‌ای که سنش بالاتر از شصت سال باشد) عدّه طلاق و عدّه اتمام عقد موقت ندارد.
>
> 8. اگر مردی زنی را که در عدّه دیگری است برای خود عقد کند آن زن بر او تا قیامت حرام می‌شود.
>
> چند نکته :
> 1- شما نگفتی که باکره هستی یا نه و چندسالتونه چون دختر باکره بدون اجازه پدر نمیتونه به عقد کسی در بیاد
>
> 2- نگفتی در مدت عقد موقت نزدیکی هم داشتید یانه چون اگر دخول شده باشه مدت عده فرق میکنه
>
> 3- گفتی که مطمئن نیستی مدت رو یک شب نیت کردی یا بیشتر چون اگر نیت موقت نگرده باشی اون عقد دائم میشه و شما ممکنه هنوز هم زن اون مرد باشی پس در این نکته ها بیشتر دقت کنید