آرشیو پرسش و پاسخ ها: تاریخ اسلام

ابولهب پس از جنگ بدر

س: حال و روز ابولهب پس از جنگ بدر چگونه بود؟

ج: ابورافع آزاد شده رسول خدا مى گويد چون مژده فتح بدر به ما رسيد، شادمان گشتيم و در خود نيرو يافتيم و ابولهب ، دشمن خدا رسوا گشت . من در حجره زمزم با ام الفضل نشسته بودم ناگاه ابولهب با تكبر رسيد و پشت به پشت من نشست در هنگام ابوسفيان بن حارث  وارد شد و ابولهب كه خود در جنگ بدر حضور نداشت . اخبار صحيح را از ابوسفيان خواست و به او گفت كار مردم به كجا كشيد؟ پاسخ داد آنها هر كس را از ما خواستند كشتند و هر كس را خواستند اسير گرفتند، مردانى سفيد بر اسبان سياه و سفيد ديدم كه در ميان زمين و آسمانند، چيزى را باقى نمى گذاشتند و كسى نمى توانست در مقابلشان ايستادگى كند. ابورافع مى گويد: من به آنها گفتم : به خدا قسم آنها فرشتگان خدا بوده اند، پس ابولهب دست خويش را بلند كرد و سخت به روى من نواخت و مرا بر زمين كوبيد، در اين ميان ام الفضل  ستونى از ستونهاى خيمه را برگرفت و چنان بر سر ابولهب نواخت كه شكافى بزرگ در سر وى پديد آمد، او جز هفت شب ديگر زنده نبود و خدا او را به آبله اى طاعون مانند به هلاكت رساند.

(0 رای)
این مقاله مفید بود
این مقاله مفید نبود

این قسمت مخصوص ثبت نظر کاربران در خصوص سوال پرسیده شده میباشد. لطفا از ثبت سوال جدید در این بخش خودداری فرمایید. برای ثبت سوال جدید از گزینه "ارسال سوال" استفاده نمایید. بدیهی است به سوالاتی که در این صفحه پرسیده شود ، پاسخی از طرف سایت داده نخواهد شد.
نظر (0)
ارسال یک نظر جدید
 
 
نام کامل :
پست الکترونیک :
نظر:
تأیید کد امنیتی 
 
لطفا متنی را که در کادر زیر می بینید وارد نمایید