آرشیو پرسش و پاسخ ها: خانواده

پدر و مادر بد

س: پدر و مادرم خیلی اذیتم می‌کنند. مشکلات خونوادگی دعوا و...، خب اینطوری چه جوری می‌تونم حق‌شونو ادا کنم؟ وقتی بهم فحش بدن من چجوری حق پر و مادر رو عطا کنم. اگه خوبی کنم باهاشون جواب خوبیمو با بدی میدن، اگه بدی کنم هم جوابشو با بدی.... این ناممکنه که هم دینداری کنم هم احترام والدین رو نگه دارم.

 

ج : قابل کتمان و انکار نیست که برخی از والدین، نه تنها رفتار مناسبی ندارند، بلکه حتی ممکن است بدی و ظلم نیز بکنند. بالاخره وقتی می‌فرماید که هم "عاق والدین" هست و هم "عاق اولاد"، یعنی ظلم از هر دو طرف ممکن است.

*- بالاخره کسی که در کودکی و نوجوانی و جوانی درست تربیت نشده، مثلاً بداخلاق، فحاش، حسود، خسیس، بخیل یا متکبر است، با یک ازدواج نیز زیر رو نمی‌شود، حتی با پست و مقام نیز تغییر نمی‌کند، بلکه نواقص و رذیله‌هایش به نوع دیگری ظهور و بروز پیدا می‌کند. فحاش در خانه‌اش ‌هم فحش می‌دهد - بد دهن و بد اخلاق، حتی اگر رییس جمهور، وزیر، وکیل و استاد دانشگاه هم بشود نیز بد دهن و بداخلاق است – جبار و متکبر، حتی اگر فقیر و کپره نشین هم باشد، باز جبار و متکبر است. کسی که خسیس یا بخیل است، چه فقیر و مسکین باشد و چه ثروتمند، باز هم خسیس و بخیل است.

*- منتهی به یک مهم دیگر نیز باید توجه کنیم. بیش از دو دهه است که اغلب رسانه‌ها و ابزار و امکانات آموزشی، تبلیغاتی و تربیتی، به هدف «سیاه‌نمایی از پدر و مادر و به ویژه پدر»، ضد تبلیغ می‌کنند. در اغلب فیلم‌ها و سریال‌ها، پدر خواسته و ناخواسته "ظالم" جلوه داده می‌شود – در تحلیل‌ها و آموزه‌ها نیز پدر و مادر مقصر و ظالم جلوه داده می‌شوند. خب، این هجمه تأثیر بسیاری در چگونگی نگاه، توقع، تربیت و اخلاق فرزند نسبت به والدین دارد. از سویی دیگر توقعات بیجا و برآورده نشدن آنها نیز سبب لجاجت و کدورت فرزندان نسبت به پدر و مادر می‌گردد.

الف – خداوند متعال در چندین آیه تصریح نمود که به پدر و مادر نیکی کنید و واژه‌ی "حُسن و احسان" به کار برد، و سایر آموزه‌های معصومین علیهم‌السلام نیز ضمن تأکید به تشریح آن پرداخته است.

دامنه‌ی "نیکی" خیلی وسیع است و البته که هر کس نیکی کند، به خودش نیکی کرده است.

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ» (فصلت، 46)

ترجمه: هر كه كار شايسته كند به سود خود اوست و هر كه بدى كند به زيان خود اوست و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمكار نيست.

ب – خداوند متعال نفرمود که اگر پدر و مادر تو انسان‌های فاضلی بودند، دائم به تو خدمت کردند، خوش اخلاق و مؤمن بودند، از نثار جان و مال برایت دریغ نکردند و ...، به آنها نیکی کن؛ نیکی در مقابل نیکی که بدیهی‌ترین و ابتدایی‌ترین حالت و رفتار انسان است. بلکه فرمود در هر حال "نیکی" کن؛ اما حدی برای اطاعت از آنها قرار داد و فرمود: اگر تو را امر به شرک کردند و یا خواسته‌ای داشتند که با حدودی الهی (واجبات و محرمات) مغایرت داشت، اطاعت نکن و بدان که بازگشت به سوی الله جلّ جلاله است.

ج – وقتی می‌گویید: «در مقابل اذیت و آزار و فحش آنها نمی‌توانم احترام بگذارم و دینداری کنم»، به این بیاندیشید که آیا اگر متقابلاً آزار دهید، بی‌احترامی کنید، یا فحش دهید، دینداری محقق می‌شود؟! پس "دیندار به اطاعت امر خدا و صبر در آن است و نه به عکس العمل متقابلِ نفسانی".

د – هر دستوری که خداوند متعال داده است، ابتدا برای فایده و رشد خود انسان است و سپس نتایجش بر دیگران و جامعه و نسل مترتب می‌گردد. پس اگر فرمود: «به والدین نیکی کنید»، ابتدا برای رشد و فلاح خود انسان است.

اگر انسان این حقیقت را خوب درک کند، دیگر به نتایج یا عکس العمل طرف مقابل کاری ندارد، چون می‌داند که این نیکی یا احترام به والدین یا دیگران، به نفع خودش است؛ او دارد خودش را تربیت می‌کند و شاکله‌ی خود را نیکو می‌سازد.

ﻫ – دینداری یعنی اطاعت امر خدا. آن وقت هر اطاعتی و هر کاری عبادت می‌شود. پس کسی که به امر خدا و برای رشد خودش و تقرب به خدا کار نیکویی انجام می‌دهد، اجرش را از خدا می‌خواهد، نه از طرف مقابل. و البته خدا هم مضاعف می‌دهد:

«مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ» (الأنعام، 160)

ترجمه: هر كس كار نيكى بياورد، ده برابر آن [پاداش‏] خواهد داشت، و هر كس كار بدى بياورد، جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود.

و – نیک بودن و نیکویی کردن، زیاد هم کار راحتی نیست و البته انسان در سختی‌ها ساخته می‌شود – چرا فرمود "جهاد" و چرا فرمود خودسازی "جهاد اکبر" است؟

ز - وقتی کسی به رغم مشکلات یا برخوردهای غلط و ...، سعی می‌کند حدود را رعایت کند و از صراط خارج نشود، در واقع "صبر" کرده است. در احادیث فرمود‌ه‌اند که نسبت صبر به ایمان، مثل سر است به بدن – یعنی ایمان بدون "صبر و استقامت"، زنده، پایدار و پویا نمی‌ماند، چنان چه بدن بدون سر، دیگر زنده و پویا نیست و مرده است.  و البته نتیجه و اجر "صابرین"، در دنیا و آخرت، کاملاً متفاوت است. هنگام ورود به بهشتی جداگانه (بهشت عدن)، ملائک همه در صف ایستاده‌اند که به آنها به خاطر صبرشان سلام دهند:

«وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّار» (الرّعد، 22)

ترجمه: و كسانى كه براى طلب خشنودى پروردگارشان شكيبايى كردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزيشان داديم نهان و آشكارا انفاق كردند و بدى را با نيكى مى‏زدايند، ايشان راست فرجام خوشِ سراىِ باقى.

«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ‌» (همان، 23)

ترجمه: [همان] بهشت‌هاى عدنی كه آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل مى‏شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى‏آيند.

«سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» (همان، 23)

ترجمه: [و به آنان مى‏گويند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر كرديد راستى چه نيكوست فرجام آن سراى.

***- پس، از خداوند متعال توفیق معرفت و ایمان و اطاعت بخواهیم و فقط با خودش معامله کنیم، نه این که بابت نیکویی به دیگران، از آنان انتظار عمل متقابل یا حتی اجر و پاداش داشته باشیم. در اطاعت اوامر الهی و سختی‌ها، صبر و استقامت داشته باشیم، تا بشود دینداری.