سریه های رسول خدا در سال هشتم هجری قبل از فتح مکه |
|
س:سریه های رسول خدا در سال هشتم هجرت قبل از فتح مکه چه بودند؟ ج: سريه ذات السلاسل [1] صفر سال هشتم : جندب بن مكيث جهنى مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله ، غالب بن عبدالله كلبى را فرماندهى سريه اى داد كه من هم در آن شركت داشتم . او را فرمود تا بر بنى ملوح كه در كديد بودند، غارت برد. رهسپار شديم تا به قديد رسيديم ، در آن جا ابن برصاء ليثى را دستگير كرديم ، سپس رهسپار شديم تا به كديد رسيديم ، آنگاه مرا به عنوان ديده بان فرستادند و من شب هنگام به پشته اى رسيدم كه مشرف به دشمن بود، روى پشته به پهلو آرميده بودم . در همين موقع مردى از دشمن از خيمه خود بيرون آمد و به همسرش گفت : روى تپه سياهى مى بينم ، كمان مرا با دو تير بيرون بياور و زن تير و كمان وى را آورد، تيرى رها كرد و بر پهلوى من نشست[6] ، اما آن را در آوردم و بر جاى ماندم سپس تيرى ديگر رها كرد كه بر شانه من جاى گرفت ، آن را هم در آوردم و همچنان بر جاى ماندم ، مرد به همسرش گفت : اگر كسى مى بود حركت مى كرد، سپس داخل خيمه شد و به خواب رفتند، سحرگاهان بر آنان غارت برديم و كسانى از ايشان را كشتيم و چهارپايان را غنيمت گرفتيم و بازگشتيم ، اما دشمن در تعقيب ما پيش تاخت و به ما بسيار نزديك شد. در اين هنگام بى آن كه ابر و بارانى ببينيم ، خداى متعال آب سيلى فرستاد كه گذشتن از آن امكان پذير نبود. مردان بنى ملوح در آن طرف رودخانه ماندند، در حالى كه يك نفر از ايشان هم نمى توانست از آن بگذرد و تعقيب ايشان بى نتيجه ماند و ما به سلامت وارد مدينه شديم . سريه غالب بن عبدالله ليثى صفر سال هشتم : رسول خدا صلى الله عليه و آله ابتدا زبير بن عوام را با دويست مرد آماده ساخت تا از بنى مره انتقام گيرد. در همين حال غالب بن عبدالله ليثى از سريه اى كه خدا آنان را پيروز ساخته بود بازگشت ، رسول خدا به جاى زبير، غالب بن عبدالله را فرستاد. ايشان بر بنى مره تاختند و عده اى را كشتند و چهارپايانى را به غنيمت گرفتند، در همين سريه بود كه مرداس بن نهيك با اين كه كلمه توحيد را بر زبان جارى ساخته بود به دست اسامة بن زيد شهيد شد. [7] سريه كعب بن عمير غفارى ربيع الاول سال هشتم : رسول خدا صلى الله عليه و آله كعب بن عمير را با پانزده نفر فرستاد تا به ذات اطلاع از اراضى شام رسيدند و با گروهى از دشمن برخورد كردند و آنها از پذيرفتن اسلام امتناع ورزيدند و مسلمانان را تيرباران كردند و همگى به شهادت رسيدند، فقط يك نفر كه در ميان كشته ها افتاده بود رسول خدا را از پيش آمد باخبر ساخت .[8] سريه شجاع بن وهب اسدى ربيع الاول سال هشتم : رسول خدا صلى الله عليه و آله ، شجاع بن وهب را با بيست و چهار مرد، بر سر جمعى از هوازن فرستاد كه در سى واقع در ناحيه ركبه منزل داشتند، از آن جا تا به مدينه پنج روز راه بود، در اين سريه چهارپايان و گوسفندان بسيارى به غنيمت آوردند. سهم هر مردى پانزده شتر شد و ده گوسفند را به جاى يك شتر حساب كردند.[9] سريه قطبة بن عامر بن حديده رسول خدا صلى الله عليه و آله ، قطبة بن عامر را با بيست مرد بر سر طايفه اى از خثعم فرستاد كه در ناحيه تباله منزل داشتند، پس از جنگى سخت ، اسيران و چهارپايانى به مدينه آوردند. [1] يا: ذات السلسل : (امتاع الاسماع ، ج 1/352) [2] مجمع البيان ، ج 10/528. [3] يا: سريه خبط (امتاع الاسماع ، ج 1/354). [4] سيره ابن هشام ، ج 4/375-377؛ طبقات ، ج 2/133؛ امتاع الاسماع ، ج 6/356. [5] طبقات ، ج 2/133. [6] رك : سيره ابن هشام ، ج 4/258، ولى در طبقات و سيره حلبيه : ميان دو چشم من . (طبقات ، ج 2/1224 و سيره حلبيه ، ج 3/188( [7] سيره ابن هشام ، ج 4/271؛ طبقات ، ج 2/126. [8] طبقات ابن سعد، ج 2/127-128 [9] ماخذ پيشين | |
|