آرشیو پرسش و پاسخ ها: آداب و مستحبات فقهی

وظیفه کسی که امکان ازدواج ندارد

اگر شخصی‌ شرایط‌ ازدواج‌ برایش‌ فراهم‌ نباشد می‌ تواند مجرد بماند یعنی‌ با توجه‌ به‌ احادیث‌ نصف‌ دین‌، دین‌ شخص‌ بر جاست‌ یا خیر؟ لطفا مرا راهنمایی‌ کنید.

اگر انسان‌ به‌ حرام‌ بیفتد در صورت‌ امکان‌ ازدواج‌ واجب‌ می‌باشد. در صورت‌ عدم‌ امکان‌با انس‌ و ارتباط‌ و توکل‌ به‌ خداوند و اراده‌ای‌ استوار باید در برابر تمایلات‌ نفسانی‌ مقاومت‌ نموده‌و حریم‌ عفاف‌ را حفظ‌ نماید. به‌ گناه‌ افتادن‌ معنای‌ عامی‌ دارد و شامل‌ هر نوع‌ انحراف‌ جنسی‌حتی‌ نگاههای‌ شهوت‌ آلود می‌شود. بنابراین‌ مهم‌ آن‌ است‌ به‌ گونه‌ ای‌ صحیح‌ این‌ غریزه‌ نهاده‌ شده‌ در درون‌ انسان‌ را کنترل‌ کند اگرامکانات‌ ازدواج‌ فراهم‌ است‌ با ازدواج‌ وگرنه‌ باید به‌ طور موقت‌ و با استفاده‌ از تجارب‌ وراهکارهای‌ عملی‌ دیگر پاکی‌ و پاکدامنی‌ خود را نگهبانی‌ کند و به‌ خاطر اهمیت‌ و سرکش‌ بودن‌این‌ غریزه‌ که‌ در تمام‌ انسان‌ ها وجود دارد، در روایات‌ و احادیث‌ کنترل‌ آن‌ را احراز نصف‌ دین‌تلقی‌ نموده‌ اند اما اگر امکان‌ ندارد وظیفه‌ کنترل‌ آن‌ ساقط‌ نمی‌ شود. همان‌ طور که‌ قرآن‌ در سوره‌نور آیه‌ ۲۳ می‌ فرماید: کسانی‌ که‌ نمی‌ توانند ازدواج‌ کنند باید عفت‌ و عفاف‌ خود را حفظ‌ کنند واز حدود الهی‌ تجاوز نکنند از دستورات‌ دین‌ تخطی‌ نکند؛ که‌ اگر جوانی‌ در اوج‌ غریزه‌ جنسی‌بتواند کاملا خود را حفظ‌ کند و تقوای‌ الهی‌ پیشه‌ کند مطمئنا رضایت‌ پیامبر(ص‌) و خداوند را به‌دست‌ خواهد آورد و در مسیر صحیح‌ و صراط‌ مستقیم‌ حرکت‌ کرده‌ است‌ و خداوند هم‌ چیزی‌جز سلامت‌ دین‌ و دنیای‌ ما را نمی‌ خواهد ولی‌ از آنجا که‌ اسلام‌ در پی‌ تشویق‌ جدی‌ این‌ امراست‌ و با رهبانیت‌ و سرکوب‌ کردن‌ غریزه‌ جنسی‌ به‌ طور کامل‌ مخالف‌ است‌ و از طرفی‌ دیگر ازبی‌ بند و باری‌ و رها کردن‌ این‌ غریزه‌ سرکش‌ مفاسد زیادی‌ دامن‌ گیر فرد و اجتماع‌ می‌ شود لذاسلامتی‌ فرد، جامعه‌ و خانواده‌ در گرو اهتمام‌ ورزیدن‌ به‌ امر ازدواج‌ است‌. پیامبر اکرم‌ (ص‌) ازدواج‌ را نصف‌ دین‌ معرفی‌ نموده‌ است‌ که‌ البته‌ فواید و ارزش‌ ازدواج‌ در این‌ مختصر نمی‌ گنجدکه‌ مهمترین‌ آنها تکمیل‌ انسان‌ و نیز به‌ آرامش‌ رسیدن‌ وی‌ است‌. حال‌ اگر سوال‌ شود چگونه‌ و با چه‌ راه‌ کارهایی‌ می‌ توان‌ هم‌ مجرد بود و هم‌ حفظ‌ عفت‌ کرد توجهتان‌ را به‌ مطلب‌ زیر جلب‌ می‌ کنیم‌: ۱- هرگز به‌ نامحرم‌ نگاه‌ نکنید. ۲- افکار جنسی‌ را به‌ ذهن‌ خود راه‌ ندهید. ۳- فعالیتهای‌ زیادی‌ انجام‌ بدهید. ۴- از غذاهای‌ تحریک‌ کننده‌ غدد جنسی‌ مثل‌ فلفل‌ ، خرما، پیاز و... پرهیز کنید. ۵- لباس‌ های‌ چسبنده‌ به‌ بدن‌ وتحریک‌ کننده‌ اندام‌ جنسی‌ نپوشید. ۶- از اشتغال‌ به‌ اموری‌ که‌ مستلزم‌ برخورد و صحبت‌ با زنان‌ نامحرم‌ است‌ دوری‌ کنید. ۷- از شنیدن‌ و گفتن‌ شوخی‌ های‌ جنسی‌ پرهیز کنید. ۸- با جنس‌ مخالف‌ رفتار متکبرانه‌ داشته‌ باشید نه‌ صمیمانه‌ . ۹- به‌ هنگام‌ خواب‌ سعی‌ کنید شکم‌ شما بیش‌ از حد معمول‌ پر نباشد. ۱۰- از نگاه‌ کردن‌ به‌ فیلم‌ ها و مناظر تحریک‌ کننده‌ جداً پرهیزکنید. ۱۱- هرگز فکر و تخیل‌ جنسی‌ را به‌ ذهن‌ خود راه‌ ندهید. ۱۲- قبل‌ از خواب‌ مثانه‌ خود را تخلیه‌ کنید. ۱۳- از نوشیدن‌ افراطی‌ آب‌ و مایعات‌ پرهیز نمایید (به‌ خصوص‌ شبها). ۱۴- روزه‌ مستحبی‌ بگیرید اگر مقدور نشد روزه‌ اخلاقی‌ بگیرید یعنی‌ تعداد وعده‌ ها و مقدارغذای‌ خود را اندک‌ اندک‌ کاهش‌ دهید تا به‌ میزان‌ ضرورت‌ متوقف‌ شود. ۱۵- هرگز وقت‌ خالی‌ برای‌ خود باقی‌ نگذارید تا افکار جنسی‌ بذهنتان‌ هجوم‌ آورد لذا برای‌تمام‌ اوقات‌ زندگی‌ برنامه‌ مناسب‌ (مطالعه‌، کار، ورزش‌، عبادت‌، زیارت‌، سیاحت‌ و...) داشته‌باشید. ۱۶- به‌ محض‌ ورود افکار جنسی‌ به‌ ذهنتان‌ به‌ کار دیگری‌ خود را مشغول‌ سازید.

 
(69 رای)
این مقاله مفید بود
این مقاله مفید نبود

این قسمت مخصوص ثبت نظر کاربران در خصوص سوال پرسیده شده میباشد. لطفا از ثبت سوال جدید در این بخش خودداری فرمایید. برای ثبت سوال جدید از گزینه "ارسال سوال" استفاده نمایید. بدیهی است به سوالاتی که در این صفحه پرسیده شود ، پاسخی از طرف سایت داده نخواهد شد.
نظر (21)
مهدی
۲۲ آبان ۱۳۹۴ ساعت۰۷:۱۱
بسیار عالی بود خدا به شما خیر دهد و به بنده توفیق عمل به این رهنمودها
سارا
۱۷ دی ۱۳۹۵ ساعت۲۰:۰۷
کسی ک من دوسش دارم من به خاطر مشکل و نقص جنسی ک داره نمیتونه هیچ وقت از دواج کنه و ما وقتی باهم دوست شدیم ک هردوتا دوتا بچه نفهم بودیم ولی حالا خیلی به هم وابسته ایم و همدیگرو دوست داریم ولی نمیتونیم ازدواج کنیم به علاوه اینک این دوست داشتن بین من و اون باور نکردنی ولی چون من سالمم از من میخواد ک برم دنبال زندگیم و با من بدرفتاری میکنه یک بار ترکش کردم و از دور دیدم ک غصه منو میخوره و همه حرکاتمو زیره نظر داره به علاوه اینک من با هر گدوم از خواستگارام صحبت کردم نتونستم کسیرو جایگزین اون کنم و واقعن از نبودنش اذیت میشم و واقعن دوسش دارم من نمیخوام هیچ وقت ازدواج کنم و میخوتم ک همیشه کنار هم بمونیم به خاطر اینکار میخوام منم با از بین بردن میل جنسیم از طریقه پزشکی برای همیشه پیشش بمونم و اینکه من یه دکتر هستم و ایشون یه مهندس و میتونیم باقی عمرمون رو به خدمته مردم برسیم ایا تصمیمی ک گرفتم درست است؟
طاهرزاده
۱۹ دی ۱۳۹۵ ساعت۰۵:۴۲
باسلام درپاسخ به ساراکه نوشته بود کسی رو دوست دارم که چون نمیتونه ازدواج کنه منم خودم رو ناقص کنم تا کنارش باشم .
خانم سارا دوست داشتن چیز خوبیه ولی اینکار شماکار نامعقوله شما دوستش داری خوب داشته باش ولی اینکار شما چه کمکی به اون شخص میکنه بجزاینکه اون فرد رو دچار عذاب وجدان میکنید و بیشتر سرخورده میشه تازه اگر اون هم بشما علاقمند باشه وگرنه مردها غالبا در مسائل عاطفی و عشقی خیلی عمیق نیستند شماباید ازدواج کنی تشکیل خانواده بدی حق نداری خودت رو از نیازهای طبیعی و عاطفی محروم کنی ضمن اینکه رابطه شما از ابتدا هم برپایه عقلانی و شرعی شکل نگرفته پیش نرفته بنابر این توصیه میکنم از اینکار منصرف بشوی و اگر خواستگار مناسب و لایق دارید برای ازدواج اقدام کنید
علی
۰۷ تیر ۱۳۹۶ ساعت۱۱:۱۵
کاش خدا ی کم بنده هاشو دوست داشت
تا حالا شده از کاری که نکردین احساس پشیمانی کنین؟؟؟
من 27 سالمه با وجود تمام شرایط گناه که واسم پیش اومد و به راحتی میتونستم انجامش بدم انجام ندادم
همه دوستام بهم میگفتن علی بعدا پشیمون میشی برو انجام بده
اما من تو فکر و خیالم رضایت خدای خودم بود,دلم نمیخواست ازم ناراحت بشه,فکر میکردم خودش بعدا حتما کمکم میکنه حداقل واسه اینکه بهش اعتماد کرده بودم و کل جوانیم رو واسش گذاشتم
حالا 27 سالمه کلی وقته دارم صداش میزنم دریغ از ی جواب دریغ از ی نشونه دریغ از ی امید
الان دیگه فکر میکنم کل راهمو اشتباه اومدم هر روز حسرت عمر تلف شدمو میخورم
همه دوستام که هر روز با یکی بودن رفتن سر خونه زندگیشون
منی که خدا رو خواستم تنها موندم
الانم ولم کرده
گریه م گرفته
فاطمه
۱۸ تیر ۱۳۹۶ ساعت۲۰:۳۳
به نظر من همه ی اینا امتحان خداست .هرکسی رو با چیزی امتحان میکنه .شاید منو شمارو هم اینجوری.ولی آدم هیچ وقت از گناه نکردن نباید پشیمون بشه.که مطمئن باش اگه اینکارو میکردی پشیمون میشدی
طاهرزاده
۰۸ تیر ۱۳۹۶ ساعت۰۴:۰۰
دوست عزیز علی آقا که فکر میکنی خدا بنده هاشو دوست نداره ، در پاسخ به سوال شما به چند نکته اشاره می شود:
1- زندگی عرصه شکست ها و پیروزی ها است و انسان در این میان در مواجه با شکست ها و تلاش برای موفقیت ساخته و آبدیده می شود و این عرصه برای رشد انسان کاملا ضرورت دارد. البته شکست خوب نیست، ولی هر شکستی اولا عواملی دارد که باید آنها را شناخت و با آنها مقابله کرد و ثانیا می توان از آن عبرت گرفت و همان شکست ظاهری را نردبان ترقی و عامل پیروزی های بعدی قرار داد.
2- خدای متعال منبع بی نهایت قدرت و رحمت است، بنابراین ناامید شدن از خداوند به هیچ وجه مبنای درستی ندارد و ناشی از ناآگاهی انسان است. انسان عارف و آگاه هرگز از خدای متعال ناامید نمی شود و می کوشد تا موانع موفقیت را از سر راه خود بردارد و با ایجاد شرایط و تلاش خستگی ناپذیر ناهمواری های زندگی را برای خود با برنامه ریزی و اصرار و مقاومت هموار می نماید.
3- خدای متعال به تمامی بندگان خود توجه دارد، ولی گاهی رسیدن به خواسته ها با موانعی روبرو است که باید برطرف شود و یا شاید مطابق حکمت و مصلحت نیست و یا اجابت شده، ولی در زمان دیگری به ما خواهد رسید که ما از آن بی خبریم و خیال می کنیم که خداوند ما را فراموش نموده است.
4- تنها راه نزدیک شدن به خداوند وظیفه شناسی و رعایت تقوا است. انجام واجبات و ترک محرمات و کسب رضایت الهی یگانه راه قرب الهی است و البته اگر انسان توانست خدای را از خویش راضی نماید، این در اجابت دعا هایش بسیار موثر خواهد بود.
5- اگر به صورت صریح به خواسته خود اشاره می کردید، بهتر می توانستیم در خدمت شما باشیم، ولی اکنون که به صورت کلی سخن گفته اید: به صورت کلی به موضوع استجابت دعا و شرایط و موانع آن اشاره می کنیم.
گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم. (1)پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت سریع دعاهای خود نیستیم؟
در پاسخ به این سوال متذکر می شویم اولا هیچ دعایی خالی از نوعی اجابت نیست، زیرا نوعی عبادت و پرستش است و درهر عبادتی که با قصد قربت انجام می شود ؛ یعنی عبادت کننده تصمیم دارد به خدای خود نزدیک شود و به کمالات ذات اقدس اله آراسته گردد، خالی از اثر قربی نیست. بنابر این، همین که دعا و عبادت با خلوص نیت و شرایط لازم انجام می شود، در همان لحظه به اجابت می رسد و اثر معنوی خود را بر روح و جان انسان می گذارد. و با استمرار این حالت است که آدمی به تدریج مظهر نورانیت و اسماء و صفات کمالیه حق تعالی شده، به کمال و سعادت شایسته خود می رسد، خود دعا کردن، در حقیقت، درمان عطش قلب و تسکین سوزش جان و و نیاز روح به عروج به عالم قدس اله است. امام صادق(ع)فرمود: شما را به دعا سفارش مى کنم. زیرا با هیچ عمل دیگرى همچون دعا, به خدا نزدیک نمى شوید. (2).
رفت موسى آتشى آرد به دست آتشى دید او که از آتش برست
بهرنان شخصى سوى نانوا دوید دادجان چون حسن نانوا را بدید
استحضار دارید که تمامی عبادات به خصوص دعا دارای چندین اثر عمومی و خصوصی است. آثار عمومی دعا، معنویت، نورانیت، صفا و قربی است که در قلب و روح انسان ایجاد می شود و آثار خصوصی آن تأثیرات معنوی و یا مادی خاص است که در اثر ارتباط موثر با خداوند حاصل می شود و در روایات و سند دعاها ذکر شده است، مانند دعا برای رفع امراض، فقر، گرفتاری و مانند آن.
هر دعایی اقتضای استجابت دارد، ولی از نظر فلسفی برای اینکه این اقتضا به علیت تبدیل شود و خواسته ما در خارج واقعا محقق شود، عوامل دیگری نیز در کار است که باید همگی جمع شوند. علیت و ضرورت وجود چیزی در خارج در گرو این است که تمامی علت های اقتضایی با هم جمع شوند و وجود آن چیز در خارج به صورت ضرورت درآید و گرنه با تحقق برخی از عوامل و اقتضائات وجود آن ضروری و حتمی نخواهد بود، بنابراین همانگونه که گفتیم: هر دعایی حتما اقتضای اجابت دارد و خداوند فرموده ادعونی استجب لکم، ولی عملی شدن آن بستگی به وجود سایر اقتضائات و علت ها و شرایط دیگری دارد که در تحقق خارجی آن دخیل هستند.
ثانیا، باید بدانید که تحقق هر آرزو و رسیدن به هر هدفی راه اختصاصی و طبیعی خود را دارد و دعا تنها یکی از عوامل موفقیت و رسیدن به خواسته ها و نیازها است. برای موفقیت و رسیدن به خواسته های مشروع خود باید برنامه ریزی و تلاش پی گیر داشت.
نابرده رنج گنج میسر نمی شود - مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
برخی افراد خیال می کنند همین که بنشینند و دعا کنند و در این زمینه با اصرار از خداوند چیزی بخواهند، می توانند خداوند را مجاب کنند و به خواسته خود برسند. این تصور درست نیست. رسیدن به هر خواسته ای راه خود را دارد و باید از مسیر طبیعی خودش بدان دست یافت.
البته در کنار تلاش فردی و اجتماعی موضوع دعا هم سفارش شده است و باعث جلب عنایت و کمک خداوند می شود. به عبارت دیگر باید برخواست و دعا کرد نه اینکه نشست و دعا کرد. دعا کردن نشستنی نیست. دعا برای کسی مفید است که در مسیر قرار دارد و عملا تلاش می کند و نهایت سعی خود را برای رسیدن به اهداف خود در زندگی انجام می دهد. چنین کسی بسیار موفق خواهد بود و برای او رسیدن به خواسته ها و استجابت دعاها دور از انتظار نیست.

دلیل اصلی عدم اجابت بعضی دعاها:
گاهی شما از پدر خود چیزی می خواهید و او به دلیل اینکه مقدور نیست و یا مصلحت نیست, برایتان فراهم نمی کند؛ ولی در عین حال پاسخ مهربانانه او را دارید و می دانید که به شما توجه دارد و این خودش خیلی مغتنم است. وقتی ما از خدای متعال هم چیزی می خواهیم باید بدانیم که سوال ما را می شنود و پاسخ مهربانانه او کمتر از پدرمان نیست و اگر احیانا دعا و درخواستی را اجابت نمی کند, حکمت و مصلحتی در کار است و هنوز علت آن تامه نشده است, یعنی زمان و امکانات دیگری که باید برای رسیدن به آن مقصد فراهم شود, فراهم نشده است. البته این در صورتی است که رابطه شما با پدرتان و همچنین خداوند رابطه خوب, محترمانه و محبت آمیزی باشد. گاهی هم عدم اجابت به خاطر نبود این گونه رابطه است.
دعا، اصولا یک عبادت و عمل ارتباطی قربی با خداوند است، بنابراین اگر به ثمر نمی نشیند، لزوما به خاطر مشکلاتی است که در این ارتباط وجود دارد و یا به خاطر نبود شرایط لازم مانند حکمت و مصلحت است.
تصور کنید شما در چه صورتی حاضرید و یا امکان دارد که از فردی در روابط اجتماعی خود کمک بگیرید و یا طلب قرض کنید و مانند آن. این در صورتی است که اولا یکدیگر را بشناسید و ثانیا رابطه خوب و صمیمی با هم داشته باشید. هرگز از غریبه ای که شما را نمی شناسد، شما هم او را نمی شناسید، به توان او برای برآوردن خواسته خود، واقف نیستید و یا رابطه خوب و حسنه ای و ندارید, تقاضای کمک نمی کنید.
انسان معمولا به کسی روی می اندازد که پیش او احترام و آبرو دارد، باید رابطه شما با او، آنقدر مستحکم، صمیمی و قابل اطمینان باشد که شما بدانید، اگر روی بیاندازد و از او چیزی بخواهید، نا امید نخواهید شد و پاسخ رد نمی شنوید.
علی
۰۶ مهر ۱۳۹۶ ساعت۱۱:۰۸
من خودم حافظ 6جزءقرآنم و هر روز دارم قرآن میخوانم و حفظ میکنم ولی امسال که رفته ام دانشگاه نمیتونم جلو چشمامو بگیرم واز طرفی هم وجدانم خیلی ناراحته .وای به حال بقیه.لطفا کمکم کنید
سیاوش
۱۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت۱۵:۲۷
سلام اقا یا خانم طاهرزاده
پاسخِ پرسش این تاپیک تا حد قابل قبولی منطقی و راضی کننده بود ؛ اتفاقی نظرم به نظرات کاربران جمع شد ، و دیدم شما به نظر های کاربران پاسخ هایی داده اید..
از نظر من پاسخ به هر پرسشی لازم نیست صورت بگیره تا زمانی که علم و آگاهی لازم رو برای حل پرسش کسی نداریم
می
۲۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت۰۴:۴۹
این توصیه ها به زبون راحته نه یکی واسه من که به خاطر یه بیماری به احتمال خیلی زیاد تا اخر عمرش نمیتونه ازدواج کنه نخوردن غذای مقوی و مطالعه تا کیه من 32 سالمه اره انسان تا یه جایی شاید بتونه کنترل کنه که کردم ولی بعدا میبره یه عمر تنهایی بدون مونس و همدم خییییلی سخته برا خیلی ها قابل درک نیست
مائده
۰۴ دی ۱۳۹۶ ساعت۱۴:۳۳
خیلی جالبه همه فقط بلدند خوب حرف بزنند و دیگران رو نصیحت کنند. من خودم 24 سالمه و به خاطر مشکل جسمی تابحال یدونه خاستگار هم نداشتم و احتمالا نخواهم داشت. من دختری هستم که بخاطر خدا حتی با کسی دوست هم نمیشم با اینکه شرایطشو داشتم. اما تنهایی غیر قابل تحمله . کسی که جای من و امثال من نیست درک نمیکنه و فقط نصیحت میکنه. اما دوستای هم سن و ساله من که هرروز با یکی بودند و بیا و ببین چه کارا که نکردند با نامحرم الان ازدواج کردند و زندگی خوبی دارند خداروشکر. من تحصیل کرده هستم و شاغل و ورزشکار یعنی وقتم پره اما بازم نیازش آزاد دهنده ست.
رضا
۲۳ دی ۱۳۹۶ ساعت۲۱:۴۸
سلام .
من در ایران نیستم . و در خارج از ایران زندگی میکنم و ۲۱ سال سن دارم . شرایط اینجا جوری هست ادم دلش میخواد یه همدم داشته باشه . یکی از جنس مخالف که باهاش حرف بزنه . دست شو بگیره ببر بیرون . ما هم ادمیم دل داریم . اینجا تا میتونیم به صحنه های که پیش میاد نگاه نمیکنیم . ولی دل ادم میخواد با یه جنس مخالف حضوری حرف بزنه . به خدا و حکمتش اعتقاد دارم ولی دوری و درس سنگین باعث شده حس کنم یه حیونم . ادم نیستم .
حکم خدا چیه ؟
جرم هست ؟ میبرنمون جهنم اگه یه دوست دختر اینجا داشته باشیم همدمم باشه ؟
نه برای رابط جنسی برای حرف زدن . چکار کنم . دلم میخواد بمیرم فقط نه میتونم برگردم نه درس نخونم و برم تفریح . البته اینجا تفریحاتشم باز گناهه مثکه .
حکم ما چیه ؟ راه حل خدا چیه ؟
تا حالا نه دیسکو رفتم نه کلاب نه غیر حلال خوردم نه دوست دختر داشتم . نه مشروب خوردم . دارم کم میارم .
حکم خدا جهنمی شدن واسه ما اینجا اگه با یکی باشیم ؟ (نه رابطه جنسی فقط عاطفی )
رویا
۰۲ اسفند ۱۳۹۶ ساعت۱۷:۴۶
منم نظرم اینه که این حرفها و توصیه ها به زبون راحتتر، تا زمانی که به جای منو امسال من نباشید نمیتونید ماها رو درک کنید گفتن این حرف ها و نصیحت ها، اینکه برای تمام اوقات زندگی برنامه مناسب داشته باشیم پشیزی نمی ارزه.من 36 سالمه و شرایط ازدواج برا من فراهم نشده، تا اینجا عفت و عفاف خود حفظ کرده و از حدود الهی خارج نشدم ولی دیگر هیچ امیدی به ادامه زندگی ندارم،و خدا را به خاطر اینکه حتی نعمت مرگ را هم از من دریغ کرده لعن و نفرین میکنم.
حصارکی
۰۳ اسفند ۱۳۹۶ ساعت۱۱:۰۶
با سلام من در پاسخ بعضی ها که مرتب می گویند: «شما فقط خوب حرف میزنید ولی شرایط ما را درک نمی کنید که ما چی میکشیم » توجه این افراد را به این مطلب توجه می دهم که اگر خداوند به کسانی که امکان ازدواج ندارند دستور پرهیز از گناه را داده:
اولا این افراد پاداش پرهیز خود را در آخرت به گونه ای خواهند گرفت که دیگران به آن پاداش غبطه می خورند.
ثانیا خداوند هیچ بنده ای را به کاری که از عهده اش بر نمی آید تکلیف نمی کند. پس این کار برای انسان ها ممکن است که خداوند تکلیف کرده است برای همین در روز قیامت خداوند نمونه های زیادی را به کسانی که عذر می آورند نشان می دهد که یا شرایط مثل اورا داشتند و یا شرایط بدتر از او را ولی خود را کنترل کردند و از فرمان خدا پیروی نمودند.
پس خداوند در قیامت قبل از آنکه حجت را بر خلافکار تمام کند او را عذاب نخواهد کرد به گونه ای که خود او اعتراف کند که بله امکان پرهیز برایش بود ولی خودش با مقدمات غلطی که در زندگی برای خود چیده است کنترل را برای خود سخت کرده است.
پس دوستان بجای اینکه خود یا خداوند مهربان را لعنت کنیم و به کارشناسان و اساتید راهنما خورده بگیریم برنامه زندگی و سبک زندگی خود را اصلاح کنیم.
این افرادی هم که به شما توصیه می کنند از آسمان نیامده اند اینها مثل طبیبی که به شما نسخه میدهد به شما نسخه می دهند آیا انسان عاقل به طبیب خود که برای مداوای او نسخه داده است خورده می گیرد که چرا خودش عمل نمی کند؟ او نسخه اش را میدهد و شما اگر عمل کردید سودش را خودتان خواهید برد و اگر عمل نکردی خودتان ضرر خواهید کرد.
لطفا فقط کمی درنگ و اندیشه کنیم بعد تصمیم بگیریم!!
سعید
۰۷ فروردین ۱۳۹۷ ساعت۱۸:۳۴
من الان پول ندارم اززواج کنم شهوتمم خیلی زیاده چکار کنم هر جا میرم یه دختر میبینم شهوتی میشم فکرای بد میزنه سرم کنترلم از دستم میره خدا این رو در ما گذاشته باید در راه برطرف شدنش کمک کنه گناه ما چیه
ناشناس
۰۷ فروردین ۱۳۹۷ ساعت۲۰:۳۹
آقا سعید که میگویند گناه ما چیه؟
گناه شما همینه که به اعتراف خودت میگی(هر جا میرم یه دختر میبینم شهوتی میشم...) خوب نبین! تا شهوتی نشی! خدا هم به ما در قرآن همین دستور رو داده و فرموده (به مومنین بگو چشم خود را از زنان نامحرم بپوشانند)
شما برای یک مدت واقعا این کار رو تمرین کن و چشمت رو به زیر و بالای زنان نامحرم ندوز بعد ببین خدا راهش رو بهت نشون داده یا نه!
حدیث
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت۲۱:۴۷
سلام
من دختری۲۸ساله مجرد هستم وشاغل.شغلم جوریه که خواه ناخواه باید با ادمای مختلفی سروکله بزنم.ازقبل از دانشگاه دوست داشتم ازدواج کنم تا الان که هنوزم دوست دارم.تواین مدت موقعیتهای گناه داشتم وبا لطف خدا نرفتم طرفشون.به خاطر شغلم هم همیشه باید مواظب خودم واطرافم باشم که کسی باعث ناراحتیم نشه ومن هم طوری رفتارنکنم که واسه دیگرون سوءبرداشت نشه.گاهی از دستم درمیره.چون ۹۹٪همکاران خانمن.
واقعاً سخته من یکی که حرف شماعزیزان رو میفهمم وواستون دعا میکنم.ولی بعضی راهکارها کمک کننده اس.مثل روزه مستحبی گرفتن.نماز شب خوندن.دعاهای مهم که خیلی سفارش شده رو خوندن.و ازهمه کمک کننده تر که خودم خیلی باهاش حال میکنم وکمکم کرده اینه که باخدا هرجوووری که دل با خدا حال میکنه درددل کردن وقربون صدقه اش رفتنه.
قران بخونین باترجمه وتفسیر.میبینین که خدا باهاتون به زیبایی تمام حرف میزنه.
براتون دعا میکنم.شماهم واسه من دعاکنین
علی
۰۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت۰۳:۱۳
اونقدر با حرف ها کردید که ذهن مردم رو از هر چی و هر چیز میترسونیدش
اخه بیشعور احمق با این اوضاع مملکت ما که داریم با این گرونی میشه الان ازدواج کرد منم ۲۵ سالمه هیچ گوهی نخوردم واسه خودم
خودارضایی گناه بود اره ولی نه الان قدیم ها امکان ازدواج راحت بود چون راحت بود خودارضایی حرام بود ولی الان وقتی امکانش نیست برای جوونا گاها انجام خودارضایی نیاز طبیعی بدنه و اصلا هم گناه نداره تو این شرایط پس تبصره داره . خودمون قول نزنیم یکم منطقی فکر کنیم
حسین
۰۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت۰۸:۰۳
اقای حصارکی تا یه حدی صحبت هاتون قبول ولی اخه اینکه نشد... ما تو این دنیا هم ثواب میخوایم لدت میخوایم درست اون دنیا برای ما بهتر و واجب تر ولی خب این دنیا را یعنی ندید بگیریم؟؟؟
من موافق با عمل‌ بد و کثیف خود ارضایی نیستم ولی صحبت شما‌هم بی منطقیه...به بزرگی خدا کنترل‌ انسان خیلی سخته...
من فقط خواهشم اینکه شما هل که خودتون‌جاتون راحت و این مشکل را ندارید لطفا دیگران نصیحت نکنید
شاهد
۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ساعت۱۴:۱۲
سلام حدیث خانم.
خدا ازت راضی باشه.
من هم به شدت نیاز عاطفی دارم.
ولی چه کنیم دیگه. باید نگه داریم خودمون را توی این شرایط بد.
وظیفمونه.. خود بزرگ پنداری نباید بکنیم.
سخته .. خیلی سخته.
من هم تلاش هام رو توی زندگی کرده ام. ولی خوب نتیجه گرایی آدم را نابود میکنه. شاید مصلحت نیست. شاید هر چیزی داریم از این تنهایی کشیدنه داریم. شاید هر چی داریم از گریه های وقت و بی وقت داریم. من خیلی خانم های پاک مجرد دیدم. تو فامیل خودمون زیادن. وقتی نشده دیگه چه میشه کرد. جز تسلیم بودن جلوی امر خدا چه میتونیم بکنیم؟ برای فرج اقامون دعا کنید. فرج اونها فرج ما هست. ما هیچ راهی جز خدا و اهلش نداریم. خدا توفیق توبه بهمون بده.
بهترین چیز هایی که تو زندگی داده خدا بهم، همونهایی بوده که خودش سر راهم گذاشته. نه اونهایی که خودم را براشون خسته کردم. چه کاریه والا دویدن های بی نتیجه.. والا به خدا به این رسیدم که بجای این همه دویدن و طلب کردن از خودم، فقط و مستقیما از خدا بخوام. هر چی داده و نداده و گرفته دمش گرم. ازدواج هم خودش باید جلوی پامون بگذاره. من خیلی دویدم که خیلی چیزا را یاد بگیرم. دست خداست فقط. فقط دست اونه. طلبکارش نیستیم.. اگر یک لحظه تنهامون بگذاره دیگه هیچی.
من هم خیلی نیاز دارم به ازدواج. خیلی زیاد. ولی شرایط خانوادگی و مالی اش را ندارم. یعنی حتی اگر خانواده میتونن الان ساپرتم کنن ولی با اینکه مستقیما بهشون اعلام کردم ولی خودشون اند که نمیخوان. واقعا سخته نگه داشتن دامن از ناپاکی. ولی خدا را قسم که دیگه تحمل غیبت آقامون برام سخت تر از نداشتن زن و بچه و نداشتن مال زیاد و رفاه مادی و امثالهم شده برام. خدا توفیق طاعت بده بهمون.
التماس دعا
احسان
۳۰ شهریور ۱۳۹۷ ساعت۱۷:۲۸
این مطلبی که قرار دادید فقط جنبه سرکوب کردن نیاز داره...گوش ما ازین حرفا پره...سکه گرون شده...دخترا پرتوقع شدن...والدین با دخترهاشون تجارت میکنن سر مهریه...انسانیت مرده...اکثرا هم تا ازدواج میکنن تو فکر طلاق هستن که برن آزاد باشن تو جامعه و همینم جامعه به فساد میکشه...
محمد
۲۰ آبان ۱۳۹۷ ساعت۱۲:۳۶
امام علی:آنگاه که عشق بیاید عقل میرود...خوب ازدواج نباید فقط به خاطر رفع میل جنسی باشه...حداقل به روحیات واخلاقیات هم باید توجه بشه ..همین امر علت بیشتر طلاق هات که فرد تا باشخص موردنظر فرق نمیکنه پسر باشه یادختر احساساتی شده و تن به ازدواج میده و اخلاقیات جایی نداره..مثال:دختر میگه وای چه پسری چه اندام ورزشکاری ...الانم که دنبال سیکس پک میگردن..باخودش نمیگه طرف اخلاق مناسب داره!آیا با روحیات من سازگاره!یا بلعکس .پسر تا دخترو میبینه میگه عجیب خوبه..به اخلاقیات توجه نداره و همین باعث طلاق یا خیانت بعد ازدواج میشه..آگاه باشید کسی که به شوهرش خیانت کنه به شماهم خیانت میکنه و پسری که با زن شوهردار رابطه ایجادمیکنه عاشق نشده کارش اینه دنبال لقمه راحته بعد کارش هم مثل آشغال طرفو دور میندازه درهرصورت به ضرر طرفینه
ارسال یک نظر جدید
 
 
نام کامل :
پست الکترونیک :
نظر:
تأیید کد امنیتی 
 
لطفا متنی را که در کادر زیر می بینید وارد نمایید