آرشیو پرسش و پاسخ ها: خانواده

دوستی قبل از ازدواج

من خواستگار قبلیم را دوست دارم اما خانواده ...

سلام

من دختری هستم 22 ساله تقریبا یک ماه پیش پسری 25 ساله که مثل خودم دارای مدرک لیسانس و شغل آزاد است و به نظر پسر با ایمانیه  به من پیشنهاد ازدواج داده اما چون قراره تا دو ماه دیگه تو یه اداره استخدام بشه از من خواسته که تا دو ماه صبر کنم که با یه شغل ثابت بیاد خواستگاری و خیلی هم به من علاقه  نشون میده.

اما من به دلیل اینکه چند ماه قبل به پسری علاقه مند بودم که دارای همه ی شرایط و خصوصیات اخلاقی خوب بود و به دلیل مخالفت خانواده اون آقا نتونستیم به هم برسیم دیگه  نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم و هیچ احساسی به این آقایی که جدیدا به من پیشنهاد دادن ندارم و هنوز اون خواستگار قبلیمو دوس دارم.

از طرفی میخوام ازدواج کنم اما نمیخوام با  این اقا رابطه ای داشته باشم اما از طرفی اگر بذارم این اقا الان با شغل ازاد بیان خواستگاریم مطمئنم خانوادم به خاطر خواهر بزرگترم که مجرده بهونه میگیرنو ردش میکنن.

من گیر کردم این وسط نمیدونم به نظر شما من چیکار کنم بهش بگم همین حالا بیاد خواستگاریم یا نه به قول خودش تا دو ماه صبر کنم و باهاش ارتباط برقرار کنم تا اشنا بشم؟

خواهش میکنم راهنمایی کنید که من چطوری اون پسر قبلی رو فراموش کنم که بتونم حداقل دوباره کسی رو واسه زندگی دوس داشته باشم هر کاری میکنم نمیتونم این اقا به دلم نمیشینه از طرفی پسر بدی نیست ممنون

 

پاسخ

سلام

مشکلی که شما داری الان باهاش دست و پنجه نرم میکنی به این خاطر بوده که قبل از اقدام رسمی خواستگار اولت، باهاش رابطه برقرار کردی و بهش وابسته شدی و بعد از اینکه خواست برای ازدواج اقدام کنه به خاطر مخالفت خانواده نتونستین به هم برسین. شما باید از این مورد تجربه کسب کنی که برقراری رابطه منجر به وابستگی میشه و اگه به هر دلیلی نتونی با فرد مورد نظر ازدواج کنی برای فراموش کردنش رنج زیادی رو باید متحمل بشی. بنابراین به هیچ وجه نباید تن به رابطه ای بدی که هنوز معلوم نیست ازدواجش حتمی بشه یا نه.

در مورد اینکه خواستگار اولت رو هنوز نتونستی فراموش کنی شاید علتش اینه که هنوز امید داری که طرف بتونه خونوادش رو راضی کنه و بیاد خواستگاری؛ در حالی که این تفکر درستی نیست و اگه ایشون میتونست خونوادش رو راضی کنه تا الان این کار رو کرده بود.

برای فراموش کردن اون باید دلت کاملا از رسیدن به ایشون ناامید بشه تا بتونی فراموشش کنی. اگه این امید رو در خودت کشتی، رفتن به سمت ازدواج با فرد جدید میتونه به فراموش کردن شما بیشتر کمک کنه. منتها در صورتی که با فردی ازدواج کنی که تناسب های لازم فکری، اعتقادی، اخلاقی و رفتاری رو با شما داشته باشه؛ چون اونی که عشق و علاقه پایدار بعد از ازدواج رو رقم میزنه وجود همین تناسب هاست.

پسند اولیه هم تا حدودی برای ازدواج لازمه. لذا اگه این مورد به هیچ وجه به دلتون نمیشینه ازدواج با ایشون ریسک داره. البته میتونی بهش بگی که بیاد خواستگاری و تو چند جلسه ­ای که با هم صحبت میکنین ببینی این احساس در شما به وجود میاد یا نه. لازم نیست که حتما در نگاه اول عاشق طرف شده باشی چون عشق و علاقه پایدار به مرور ایجاد میشه. همین که بتونی ایشون رو به عنوان همسر آیندت بپذیری کافیه.

اما در مورد اینکه الان بهش بگی بیاد یا اینکه دو ماه صبر کنی و بعد بیاد، اولین چیزی که باید بهش توجه داشته باشی اینه که اگه قرار شد دو ماه دیگه هم بیاد به هیچ وجه تو این مدت باهاش رابطه برقرار نکنی؛ چون رابطه، ممکنه وابستگی بیاره و همونطور که گفتم اگه به هر دلیلی مثل مخالفت خانواده نتونین با هم ازدواج کنین برای فراموش کردنش رنج زیادی رو باید متحمل بشی به اضافه اینکه اگه رابطه برقرار نکنی طرف برای اقدام به ازدواج بیشتر راغب خواهد بود. لذا شما باید ببینی اینکه میگی "اگه الان اقدام کنه خونوادت به خاطر خواهر بزرگت ردش میکنن"، احتمالش چقدره؟ آیا اگه دو ماه دیگه هم اقدام کنه باز هم خونوادت این بهونه رو نمیگیرن؟ اگه فکر میکنی اون موقع هم احتمال رد کردنش هست بهتره بگی همین الان اقدام کنه و اگه خونوادت مخالفت کردن باهاشون صحبت کنی و راضیشون کنی. اما اگه فکر میکنی اونموقع بیاد احتمال موافقت بیشتره، میتونی به خواستگارت این فرصت رو بدی که تا دو ماه دیگه اقدام کنه ولی بهش بگو تو این مدت برقرار رابطه به صلاح هیچ کدوم از ما نیست و ممکنه ما قبول کنیم ولی خونواده ها قبول نکنن. پس بهتره تا اون موقع صبر کنیم.

پیروز و سربلند باشید