آرشیو پرسش و پاسخ ها: حقوق ملتها

حذف شعار مرگ بر آمریکا

آیا با وجود روابطی که بین ایران و آمریکا در جریان سفر دکتر روحانی به این کشور به وجود آمد، شعار مرگ بر آمریکا هنوز هم باید گفته شود یا خیر؟

با شکل‌گیری انقلاب اسلامی روابط دوکشور وارد دوران جدیدی شد و مردم ایران همسو با حکومت منتخب خود به مقابله با سلطه آمریکا پرداختند.اولین موج مخالفت‌ها با آمریکا از پیروزی انقلاب تا سیزدهم آبان 1358 نمایان شد. در این مرحله آمریکا در امور داخلی ایران دخالت می‌کرد و می‌خواست انقلاب را به شکست برساند، اما مردم علیه آمریکا حرکت کردند.سرانجام با توجه به این‌که آمریکایی‌ها به هیچ شکلی به اعتراضات مردم و دولت ایران در مورد دخالت‌هایش توجه نمی‌کرد و شاه مخلوع ایران هم از سوی دولت ‌آمریکا پذیرفته شده بود، سفارت آمریکا در تهران در سیزدهم آبان 1358 توسط گروهی از دانشجویان تصرف شد و کارکنان آن به گروگان گرفته شدند. این امر تجربه‌ای تلخ برای کارتر و دولتمردان آمریکایی بود و آنها ابتدا سعی کردند با اقدامات دیپلماتیک ماجرا را به نفع خود حل کنند.
عملیات طبس
دولت آمریکا در انتخاب بعدی، اقدام نظامی را در ایران در نظرگرفت اما عملیات نظامی آمریکا در سحرگاه سوم اردیبهشت 59 در طبس با شکست مواجه شد. در تیر 59 کارتر دست به طراحی یک کودتا به نام کودتای نوژه زد، اما آن هم ناکام ماند.
قطع روابط از ناحیه آمریکا بود
سرانجام واشنگتن تحریم‌هایی علیه ایران وضع کرده، روابط خود را با ایران قطع کرد و اموال ایران را بلوکه ساخت.کارتر نتوانست نظر مردم آمریکا را برای بار دوم به خود جلب کند و چند ماه بعد، جای خود را به رونالد ریگان داد.
جنگ تحمیلی با حمایت آمریکا
ریگان نیز دست از سیاست خصمانه علیه ایران برنداشت و سیاست براندازی انقلاب ایران از طریق جنگ را در پیش گرفت و معتقد بود جنگ پایه‌های نظامی، اقتصادی و مالی جمهوری اسلامی را در منطقه ضعیف می‌کند و در نهایت باگذشت زمان جمهوری اسلامی ساقط می‌شود.آمریکا در جریان جنگ ایران و عراق اقدامات متفاوتی از جمله اعطای کمک‌های نظامی و تسلیحاتی فراوان به عراق انجام داد، اما در نقطه‌ای سال 1365 سعی کرد با طرح ماجرای ایران کنترا روابط را با ایران بهبود ببخشد که این امر حاصلی جز رسوایی برای دولتمردان این کشور نداشت.
اوج خصومت جنگی
سال 66 ، آمریکا در جنگ دریایی با ایران و حمله به پایانه نفتی رشادت و رسالت، کشتی تجاری ایران ارج و در نهایت انهدام هواپیمای مسافربری ایران در تیر 67 ، اوج خصومت خود را با ایران نشان داد و سرانجام ایران در تیر 67 قطعنامه 598 را پذیرفت و جنگ پایان یافت.
پس از پایان جنــگ عراق با ایران، تصور آمریکایی‌ها این بود که دولت ایران برای بازسازی مجدد به غرب و آمریکا مراجعه خواهد کرد و عملا سیاست‌هایش را نسبت به آنها تعدیل خواهد کرد، اما این‌گونه نشد. در سال 1368 بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) رحلت کرد و در آن زمان دولت آمریکا امیدوار بود با ایجاد بحران جانشینی، پس از امام در کشور اختلاف ایجاد و در نهایت کشور فرو بپاشد که بازهم به نتیجه نرسید.
براندازی از درون
از این رو مرحله سوم دشمنی آمریکا با ایران از سال 68 تا سال 88 آغاز شد. دولت کلینتون سال 72 روی کار آمد، ولی هیچ‌گونه تغییری در سیاست آمریکا نسبت به ایران نداد و سال 73 تحریم‌های همه جانبه را علیه ایران وضع کرد در نهایت قانون داماتو در کنگره آمریکا تصویب شد که براساس آن هر شرکتی که در ایران سرمایه‌گذاری می‌کرد از امتیازات بانک‌های آمریکایی و بهره‌مندی از سرمایه‌گذاری در بازار مالی ایالات متحده منع می‌شد.
محور شرارت کردن ایران و صدور قطعنامه های پی در پی
بعد از دوران کلینتون در دوران بوش پسر، وی نیز به بهانه از بین رفتن برج‌های دوقلو و مبارزه با تروریسم فصل نوینی را در سیاست خارجی این کشور گشود و نه تنها انعطافی در مواضع کشورش در قبال ایران نداد، بلکه ایران را در محور شرارت قرار داد.پس از آن آمریکا که از سال 77 نسبت به دستیابی ایران به سلاح‌های کشتار جمعی اظهار نگرانی می‌کرد به این رفتار خود شدت بخشید وسرانجام پرونده هسته‌ای ایران را به شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برد.با روی کار آمدن دولت نهم سال 84 و موضعگیری‌های رییس‌جمهور جدید موجب شد دولتمردان آمریکا یکی از سخت‌ترین مواضع خود را علیه ایران اتخاذ کنند. برنامه هسته‌ای مسوولان، روابط ایران و آمریکا را چنان تحت تاثیر قرار داد که آمریکا پرونده ایران را از آژانس به شورای امنیت برد و به صورت پی‌درپی سه قطعنامه علیه ایران صادر شد.همچنین شروع مجدد غنی‌سازی در نیروگاه نطنز و ساخت تاسیسات هسته‌ای دیگر موجب تقابل بیشتر دو کشور شد تا جایی که حتی چنـد دور مذاکرات مستـقیم مــحدود نمایندگان دو کشور در عراق بر سر مسائل امنیتی این کشور نیز نتوانست تاثیری بر نزدیک شدن دیدگاه‌های دو کشور نسبت به یکدیگر شود.
اوباما و ادامه جنگ افروزی های بوش
با روی کار آمدن باراک اوباما سال 2008 (1387) وی تلاش کرد نشان دهد می‌خواهد از شیوه برخورد دولت جورج بوش فاصله بگیرد و سیاست گفت‌وگو با ایران را در پیش بگیرد، اما در عمل همان سیاست‌های رفتاری را دنبال می‌کرد.او در نخستین روز ریاست جمهوری خود خطاب به ایرانیان گفت دستانش را به سوی آنها دراز کرده اما گذشت زمان نشان داد این دستان دراز شده چیزی جز تشدید تحریم‌ها و سیاستی که در غرب از آن به سیاست چماق و هویج یاد می‌شود، در پی نداشت.در عین حال، طی سال‌های گذشته آمریکا بحث براندازی از درون را به‌عنوان اصلی‌ترین برنامه خود در قبال ایران در پی گرفت و این مساله را با استفاده از گسترش تحریم‌ها و پیگیری بحث هسته‌ای دنبال کرد.
حال با انتخاب مجدد اوباما در کاخ سفید موضوع گفت‌وگوهای دوجانبه با ایران مطرح شده است و آمریکا آن را راه حلی برای پایان دادن به چالش هسته‌ای ایران عنوان می‌کند. این درحالی است که به نظر می‌رسد اوباما همچنان با سیاست تشدید تحریم‌ها و همراه کردن کشورهای بیشتری سعی خواهد کرد با زبانی نرم و با ترساندن اروپا و کشورهای منطقه از حمله نظامی اسرائیل به ایران یا ایجاد یک درگیری نظامی گسترده در خلیج فارس، کار خود را از طریق فشارهای اقتصادی پیش ببرد.
چهار رهنمود امام‌(ره) درباره مذاکره مسولان ایرانی با آمریکا
آیت‌الله ری‌شهری، وزیر اسبق اطلاعات در خاطراتی از دوران مسوولیت خود در این سمت به رهنمودهایی از سوی امام خمینی(ره) در مواجهه با آمریکا اشاره کرده و می‌گوید: «در سال‌های پایانی جنگ، طرح ویژه‌ای توسط وزارت اطلاعات در مواجهه با آمریکا به سران قوا پیشنهاد شد و در جلسه‌ای به تصویب رسید، ولی برای رعایت احتیــاط اینجـــــانب در تاریخ بیست و ششم خرداد سال 67 طرح یاد شده را برای حضرت امام خمینی(ره) فرستادم تا اگر رهنمودی درباره آن دارند، بفرمایند.چند روز بعد در سی‌ام خرداد، مرحوم حاج احمدآقا پاسخ حضرت امام را چنین منعکس کردند: «در جریان بحث رابطه آمریکا چند مساله باید کاملا روشن شود. یک؛ باید همیشه در دل همه دست‌اندرکاران بویژه شما که مسئولیت این کار را به عهده گرفته‌اید بغض و کینه آمریکا محفوظ باشد، چراکه آنها و سایر ابرقدرت‌ها و قدرت‌ها به تنها چیزی که فکر می‌کنند، نابودی اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی است.دو؛ توجه کنید آنها در زمینه‌های مختلف دارای سابقه می‌باشند. یکمرتبه کار به‌ جایی نرسد که متوجه شوید آنها شما را فریب داده‌اند. نکته سوم این که به صورتی حرکت کنید که در هر لحظه که تصمیم داشتید توان بازگو کردن مساله را صادقانه برای مردم داشته باشید و چهارم، کسانی را که دنبال این‌گونه ماموریت‌ها می‌فرستید دارای ظرفیت‌های لازم باشند که خدای ناکرده، عکس آنچه را که می‌خواهید، حاصل نگردد.»
اموال بلوکه شده ایران
انقلاب که پیروز شد به آمریکایی‌ها گفته شد،‌میلیاردها دلار پول که شاه به عنوان خرید سلاح به شما داده یا پولش را پس بدهید یا سلاح خریداری شده را تحویل دهید. آنها با زورگویی گفتند نه پول را می‌دهیم و نه سلاح را! بعد هم رفتند دنبال براندازی در ایران از طریق تجهیز منافقین و لیبرال‌ها و اغتشاش در کردستان و گنبد و بلوچستان و ... سپس وقیحانه شاه را پناه دادند و اموال غارت شده ملت توسط دربار پهلوی را بر نگرداندند. طبیعی است با قهر ملت در 13 آبان سال 58 روبه‌رو شدند و لانه فسادو جاسوسی آنها توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) تسخیر شد.آمریکایی‌ها به جای درس آموزی و عبرت از مناقشات فی مابین باز بنای خصومت نهادند، با آنکه تدبیر شده بود با آزادی گروگان‌ها و توافق تحت عنوان قرارداد الجزایر،‌روابط دو کشور عادی شود اما باز کسانی در واشنگتن مسیر دیپلماسی خارجی آمریکا را از ریل عقلانیت خارج کردند و با تجهیز و تمهید صدام و چند کشور عربی نگون بخت، جنگ تحمیلی را برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی تدارک دیدند. امروز استراتژیست‌های آمریکایی‌ حیرت‌زده نگاه می‌کنند که از میان این‌ همه توطئه و دسیسه و نیرنگ و بدخواهی علیه ملت، نظامی در ایران مستقر است که به لحاظ استحکام نه تنها نیرومندتر از همیشه است بلکه الهام‌بخش نهضت‌های رهایی‌بخش در جهان اسلام و نیز حتی جوامع دیگر و بویژه جوامع سرمایه‌داری است.آنها حیرت‌زده پیشرفت‌های عظیم ایران را می‌بینند و اشتیاق ملت ایران در فتح قلل علمی و فناوری‌های نوین را شاهدند و باز بر طبل رشک، حسد، کینه‌توزی و خصومت‌ورزی می‌کوبند. جالب اینجاست در اوج این دشمنی‌ها دست دوستی برای برقراری ارتباط هم دراز می‌کنند.
شروط ایران
مقام معظم رهبری حتی راهبرد منطق گفتگو با ملت ایران را شفاف بیان کردند اما آمریکا به دلیل 'تقلب در گفتگو' از درک این منطق عاجز است.رهبر معظم انقلاب فرمودند:
- آمریکایی‌ها دست از زورگویی و شرارت بردارند
- به حقوق ملت ایران احترام بگذارند
- در امور داخلی ایران دخالت نکنند
- از فتنه‌گران در ایران حمایت نکنند و از آتش‌افروزی در منطقه پرهیز کنند
- نظام مقدس جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسند
اینها جزء شروط اولیه مذاکره با ایران است. اگر نشانه‌هایی از پذیرش این شروط در رفتار دیپلماسی آمریکا بروز کند، طبیعی است راه برای گفتگو باز می‌شود.رهبر معظم انقلاب فرمودند: 'نظام اسلامی و ملت ایران بر عکس آمریکایی‌ها اهل منطق هستند. اگر از طرف مقابل حرف و رفتار منطقی ببیند به آن پاسخ مناسب می‌دهند.'آمریکایی‌ها دم از گفتگو با ملت ایران می‌زنند اما رفتاری که دارند درست عکس این درخواست است. اینکه به دروغ ایران را متهم به دستیابی به سلاح هسته‌ای کنند و مانع پیشرفت ملت ایران شوند؛ اینکه اموال ایران را همچنان بلوکه کنند و در راه روابط مالی و اقتصادی مردم ایران با جهان اخلال کنند؛ اینکه از ضد انقلاب حمایت کنند و بنای فتنه‌گری در اوضاع داخلی ایران داشته باشند و یا تعدادی از سناتورهای آمریکایی با سران منافقین- آنان که دستشان تا مرفق به خون ملت ایران در جنایات تروریستی آغشته است- مذاکره و تجدید دوستی می کنند، با شرایط گفتگو نمی‌خواند.آمریکایی‌ها نباید به سمتی بروند که غیرت ملی را در دفاع از استقلال و شرف و حیثیت جمهوری اسلامی تحریک کنند. این تحریکات باعث می‌شود ملت ایران در 13 آبان، یکپارچه فریاد مرگ بر آمریکا سر دهند و هر سال پرشورتر، باشکوهتر و با صلابت‌تر در راهپیمایی عظیم وفاداری به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه شرکت کنند.
ترس آمریکا از اسلام سیاسی
از سال 1388 به بعد، آمریکا دشمنی با ایران را علنی تر کرده است. آنها تصورشان این است که این بار براندازی را از اقداماتی مثل تحریم ها و گسترش تبلیغ علیه ایران به ویژه با پیگیری بحث هسته ای دنبال کنند. به عبارت دیگر می خواهند با این اقدامات در رفتار دولت ایران تغییر به وجود بیاورند . ترسی که آمریکایی ها از گسترش اسلام سیاسی دارند، یک واقعیت است، زیرا اگر اسلام سیاسی در دنیا گسترش یابد، قطعاً سلطه ی قدرت های بزرگ دچار یک چالش بسیار پرهزینه خواهد شد و نهایتاً هم معلوم نیست که بتوانند به سلطه طلبی های خود در سطح بین المللی ادامه بدهند. بنابراین چالش ایران و آمریکا برای مدتی طولانی ادامه خواهد داشت و این تصور اشتباه است که برخی معتقدند اگر ما مقداری از مواضع خود عقب نشینی کنیم، دولت آمریکا هم از دشمنی با ما دست برمی دارد. به این دلیل که دولت آمریکا حتی یک موضع گیری سیاسی ساده ی دولتی را هم نمی تواند تحمل کند و نسبت به آن واکنش نشان می دهد و این رفتار نشانه ی خوبی برای خروج از چالش نیست .
فروش جنگ افزاربه اعراب؛ پشت پرده سناریوی ایران هراسی آمریکا
آمریکا بر اساس قرارداد تسلیحاتی که با ریاض امضا کرده است، شش میلیارد و هفتصد میلیون دلار تسلیحات به عربستان می فروشد.چندی قبل وزارت دفاع آمریکا، کنگره این کشور را از امضا شدن قراردادی برای فروش بیست فروند هواپیما از نوع سی-130 و پنج فروند هواپیمای سوخت رسان از نوع کی سی-130 به عربستان به قیمت شش میلیارد و هفتصد میلیون دلار، آگاه کرد. پایگاه روزنامه صهیونیستی جرازلم پست چندی پیش گزارش داد، امریکا قصد دارد بیش از 60 میلیارد دلار سلاح به کشورهای عربستان سعودی، کویت، عمان، امارات متحده عربی و قطر بفروشد. این گزارش می افزاید، امریکا قصد دارد 82 فروند هواپیمای جنگنده اف-15 به ارزش بیش از 30 میلیارد دلار به عربستان سعودی بفروشد.
سیاست راهبردی آمریکا در مقابله با بیداری اسلامی
پدیده‌ بیداری اسلامی که با عبارات احیای اسلام، جنبش اسلامی و بینادگرایی مطرح می‌شود، حدود یک قرن است که یکی از مسائل خاورمیانه می‌باشد. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ابعاد بیداری اسلامی را بین‌المللی و شتاب و تأثیر شگرفی بر تحولات سیاسی و فرهنگی داشته است.دولت آمریکا برای تسلط خاورمیانه به عنوان اولین گام در راستای تسلط بر جهان و اجرای استراتژی تک‌قطبی کردن جهان و خود را «قلدر محله کردن»؛ با سه هدف مشخص،‌ اقدامات خود را آغاز کرده است:1.تسلط بر مراکز نفتی و دولتهای صاحب نفت برای تأمین هزینه‌های سلطه‌ی جهانی خود و جلوگیری از قدرت گرفتن دولتهای صادرکننده نفت.2. تأمین امنیت و سلطه‌ی اسرائیل و صهیونیسم بر خاورمیانه که بخشی از سیاست مشترک جهانی آمریکا می‌باشد.3. مهار و یا انحراف اسلام سیاسی و کنترل جنبش‌های اسلامی برای جلوگیری از نفوذ این جریان به خارج از منطقه خاورمیانه.روند گسترش بیداری اسلامی به گونه‌ای می‌باشد که بعد از فروپاشی شوروی و محو کمونیسم به یکی از جدی‌ترین مباحث بین‌المللی درآمده است، زیرا نه تنها مسلمانان را در شرایط جدیدی قرار داد، بلکه سایر ادیان نیز به تدریج نقش اجتماعی و سیاسی بیشتری یافتند و مهمتر آنکه مقوله‌ی دین به یکی از موضوعات مطرح و مؤثر در صحنه‌ی بین‌المللی درآمد. امروز اصطلاحاتی نظیر «اسلام سیاسی»، «اسلام انقلابی»، «اسلام خمینی» و «اسلام ایرانی»‌را نظام استکبار سرمایه‌داری جایگزین اصطلاحاتی نظیر «غول کمونیسم»، «بلوک شرق»، «دنیای پشت پرده‌ی آهنین» کرده است.
اعتراف آمریکا به سازماندهی فتنه 88
رئیس جمهور آمریکا با ارسال گزارشی، اقدامات واشنگتن را در حوزه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران در فتنه سال 88، برای کنگره و سنای آمریکا شرح داد.باراک اوباما در گزارش خود که برای رؤسای کنگره و مجلس سنای آمریکا- نانسی پلوسی و جوزف بایدن- ارسال شده، شرح مفصلی از اقدامات ضدایرانی دولت خود در حوزه اطلاع رسانی ارائه کرده است. براساس گزارش اوباما، مجموعه این اقدامات تحت عنوان بندی به اصطلاح قانونی با نام بند 1264(قانون قربانیان سانسور ایران) انجام می شود. براساس گزارش اوباما، محور اصلی عملیات رسانه ای کاخ سفید علیه ایران، نهادی دولتی به نام «شورای پخش مدیران» (BBG) است و شبکه خبر فارسی صدای آمریکا (PNN) و رادیو فردا متعلق به رادیو آزاد اروپا/ رادیو آزادی (RFE/RL) از جمله رسانه هایی هستند که در این پروژه نقش دارند و به ادعای اوباما، ایرانی ها از این طریق می توانند به اخبار سانسور نشده و بی طرفانه دست یابند. در این میان تلویزیون شبکه خبر فارسی صدای آمریکا و رادیو فردا نیز به صورت 24 ساعته به پخش برنامه و اخبار می پردازند.در ادامه این گزارش به تلاش دوچندان آمریکایی ها برای دامن زدن به ناآرامی ها در ایران، درست روز بعد از انتخابات اشاره شده است. گزارش اوباما در این زمینه تصریح می کند: «روز بعد از انتخابات شبکه خبر فارسی صدای آمریکا دو برنامه جدید را در دستور کار خود قرار داد تا به ایرانیان درباره حوادث کشورشان اطلاع رسانی کند. در یک «برنامه صبحگاهی جدید» یک «گزارش ویژه» دو ساعته قرار داده شد که به اخبار انتخابات و حوادث پس از آن می پرداخت.»در گزارش اوباما سه منبع اصلی برای تامین محتوای برنامه های ضدایرانی رسانه های دولتی آمریکا ذکر شده است. این منابع عبارتند از؛ «1) تصاویر ویدئویی تهیه شده توسط شهروندان روزنامه نگار ایرانی؛2) تلفن های بینندگان از داخل کشور و تشریح آنچه دیده بودند؛ و 3) گزارش هایی از واکنش های ایرانیان خارج از کشور و همچنین واکنش های رسمی کشورهای مختلف از جمله آمریکا.»فرکانس های ماهواره ای جدید، یک مسیر اینترنتی حفاظت شده، تویتر و فیس بوک از دیگر ابزارهایی بودند که واشنگتن در فتنه سال 88 از آنها برای گسترش اغتشاشات استفاده کرد. در گزارش دولت آمریکا در مورد این ابزارها آمده است؛ «اداره « شورای مدیران پخش»، به منظور پشتیبانی از برنامه ها، فرکانس های ماهواره ای جدیدی را پیش بینی نمود تا از قبل بر انسداد فرکانس های امواج پخش اخبار توسط دولت ایران پیش دستی نماید. همچنین یک مسیر اینترنتی حفاظت شده و منحصر به فرد برای ایرانی ها تعبیه گردید تا تصاویر ویدئویی خود را به شبکه خبر فارسی صدای آمریکا ارسال نمایند. خدمات وب سایت «تویتر» نیز به صفحات وب سایت «فیس بوک» و وبلاگ ها افزوده شد.»علی رغم شکست این اقدامات، گزارش اوباما نشان می دهد آمریکا از توطئه علیه جمهوری اسلامی دست نکشید، و به دنبال گسترش و تنوع بخشیدن به گزینه های خود بود.
کودتاى نوژه
پس از واقعه تسخیر لانه جاسوسی و تقویت خط مشی ضد امپریالیستی انقلاب،سیاست دولت آمریکا بر سرنگونی دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت.در این راستا کودتای 18 تیر 1359 معروف به نوژه بزرگترین و دامنه دارترین تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی به شمار می رود. در طرح عملیات قرار بود مراکز مهم قدرت همچون بیت امام، پادگانهای اصلی سپاه و رادیو تلویزیون توسط هواپیماهای جنگی بمباران شده و با خاک یکسان شود و سپس نیروی زمینی کودتا که برخی از واحد های زرهی ارتش را نیز با خود داشت وارد عمل شود و هر نوع مقاومت در برابر کودتا را از بین ببرد.
کودتاى 28 مرداد
کودتا برعلیه دولت مصدق را بیش از هر چیز باید در چهارچوب منافع و اولیتهاى استراتژیک خاص آمریکا در دوران آغازین جنگ سرد بررسى کرد . در این دوران متوقف کردن نفوذ اتحاد شوروى در سراسر جهان دغدغه اصلى طراحان سیاست خارجى آمریکا به شمار مى رفت . به دنبال کودتای 28 مرداد 1332 و متلاشی شدن نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق، دست امریکا برای دخالت در کلیه ی امور سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی – فرهنگی ایران باز شد.در اولین گام استعماری که، امریکا در 6 آبان 1332 با موفقیت برداشت؛ واگذاری کلیه ی اختیارات استخراج، حمل و فروش نفت ایران به کنسرسیوم بین المللی بود. در این میان، شرکت های امریکایی چهل درصد سهام کنسرسیون را تصاحب کردند. از طرف دیگر مجلس شورا در 30 مهر 1344، سند اسارت ایران را با تصویب پیمان نظامی بغداد امضا کرد و به موجب ماده واحده ای، لوایحِ دکتر مصدق را بر خلاف قانون اساسی تشخیص داد و ملغی اعلام کرد.
غارت منابع ایران در زمان شاه
رژیم شاهنشاهی ایران از سال 1342 باطرح و اجرای اصلاحات ارضی و تلاش برای دستیابی به تمدن بزرگ دام کوشیدند جهش نوین را برای دگرگونی اجتماعی را آغاز کنند . در اواسط سال 1355 قراردادی میان دو کشور ایران و آمریکا بسته شد که حجم مبادلات کالای ایران و آمریکا را درسال 1359 به 40 میلیارد دلار می رساند و ایران را به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مصرف آمریکا تبدیل می کرد.
آمریکا و 'جنایت جنگی'
سازمان دیده بان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل بارها در گزارش های جداگانه آمریکا را به نقض حقوق بشر در یمن، پاکستان و افغانستان متهم کرده و اعلام کردند که حملات پهپادی آمریکا در این کشورها نقض آشکار حقوق بشر است.این دو سازمان اعلام کردند: حملات پهپادی که آنها بررسی کرده‌اند به نظر می‌آید که به طور محدود از قانون بین‌المللی پیروی کرده و سازمان عفو بین‌الملل گمان می‌کند که این حملات در پاکستان در 2سال اخیر احتمالا منجر به کشتارهای غیرقانونی شده است که حکم آن ارتکاب به "جنایات جنگی" است.سازمان عفو بین‌الملل به نقل از منابع سازمان‌های غیردولتی و دولتی پاکستان گفت: به نظر می‌آید که از سپتامبر سال 2004 میلادی بین 400 تا 900 غیرنظامی در بیش از 300 حمله آمریکا کشته شده‌اند اما دیده‌بان حقوق بشر در گزارش 102 صفحه ای خود تاکید کرد که نمی‌تواند این آمار و ارقام را تایید کند چرا که آمریکا از انتشار اطلاعات دقیق درباره حملات انفرادی امتناع می‌کند.بر اساس گزارش دیده‌بان حقوق بشر آمریکا از سال 2009 میلادی حدود 800 عملیات نظامی از جمله حملات پهپادی،‌ هواپیماهای جنگی و موشک‌های کروز را در یمن انجام داده و دستکم 473 تن را کشته است.
چراغ سبز آمریکا به صدام
به صدام چراغ سبز دادند؛ این یک اقدام دیگر دولت آمریکا بود برای حمله‌ی به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریکا را نمیگرفت، بعید بود به مرزهای ما حمله کند. هشت سال جنگ را بر کشور ما تحمیل کردند؛ قریب سیصد هزار جوانهای ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال - بخصوص در سالهای آخر - همیشه آمریکائی‌ها پشت سر صدام بودند و به او کمک میکردند - کمک مالی، کمک تسلیحاتی، کمک کارشناسی سیاسی - خبرهای ماهواره‌ای میدادند و امکانات خبررسانی داشتند. تحرک نیروهای ما را در جبهه در ماهواره‌هایشان ثبت میکردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاه‌های صدام میفرستادند که از آنها علیه جوانهای ما و نیروهای ما استفاده کند. در مقابل جنایات صدام چشمهایشان را بستند.
تجهیز رژیم صدام به تسلیحات شیمیایی
شرکت علمی American Type Culture Collection یک بار در 1986 مجموعه ای از عوامل بیماری زا شامل سه گونه سیاه زخم، 5 نوع سم بوتولینیوم و سه گونه بروسلا به دانشگاه بغداد فروخت. درخواست عراق بری این عوامل بیماری زا بار دیگر در 1988 به دلیل خصومت دوطرف با ایران 11گونه از این عوامل از جمله 4نوع سیاه زخم به این کشور ارسال شد.
بمباران شیمیایی حلبچه
عراق، در طول جنگ تحمیلی به طور مکرر علیه رزمندگان اسلام از سلاح های شیمیایی استفاده کرد.در اوایل جنگ، در منطقه شلمچه رژیم عراق برای اولین بار به طور محدود از سلاح شیمیایی استفاده و برای دومین بار در منطقه میمک تکرار کرد.در آذر سال 1361، مقدار محدودی از سولفورموستارد (عامل تاول زا) را علیه رزمندگان ایران در تک های شبانه مورد استفاده قرار داد.در سال 1362، عراق در پیرانشهر و حوالی پنجوین سلاح شیمیایی به کار برد که ایران حادثه ی پنجوین را "جنایت جنگی" نامید.استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در بُعد وسیع توسط عراق از اوایل زمستان 1364، پس از آزادسازی شهر فاو آغاز شد.در اوایل سال 1366، عراق بار دیگر از جنگ افزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه ی مرکزی سومار استفاده کرد.پس از عملیات والفجر 8، حدود 7000 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیک شد. در طول 20 روز هواپیماهای عراقی به طور مداوم بیش از هزار بمب شیمیایی در صحنه ی عملیات فرو ریختند و متجاوز از 30 تهاجم شیمیایی علیه هدف های غیر نظامی در ایران انجام داد.بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت عراق در هفتم تیر 1366 فجیع ترین و وحشتناک ترین تهاجم از این نوع بود که سبب کشته و مجروح شدن عده بسیاری از مردم غیرنظامی محلی شد. جمهوری اسلامی ایران این تهاجم را غیرانسانی اعلام کرد و شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هسته ای هیروشیما نامید.وحشیانه ترین مورد استفاده در اسفند 1366، در حلبچه بوده است که وسیع ترین مورد استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون به شمار می رود که حداقل 5000 تن از مردم کُرد و مسلمان این شهر را به کام مرگ فرستاد و 7000 تَن دیگر را مجروح کرد.
حمایت از منافقین تروریست
حمایت از منافقین ترورهای تلخ و دردناک سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در اوایل انقلاب اسلامی، همراهی با رژیم بعث عراق و نقش این سازمان در ترور دانشمندان هسته ای، خاطره ای سراسر سیاه و تاریک از این گروه تروریستی در ذهن مردم ایران باقی گذاشته است. حمایت بی دریغ آمریکا از این گروهک در سال های اخیر به طور وقیحانه ای افزایش یافته است و این یکی دیگر از جنایات ایالات متحده علیه ایران است.
ترور دانشمندان هسته ای و جلوگیری از پیشرفت علمی ایران
ترور دانشمندان هسته ای ایرانی و همچنین حملات اینترنتی به مراکز علمی ایران یکی از جنایاتی است که مقامات آمریکایی به دست داشتن در آن اعتراف کرده اند.گری سیک مشاور سابق امنیت ملی آمریکا می گوید: ما با ترور دانشمندان هسته ای ایران موافقت کردیم و تقریبا مخرب ترین حمله سایبری (استاکس نت) در طول تاریخ را علیه سایت های هسته ای ایران طراحی کردیم. علیرغم این ها ایران به آرامی پیشرفت کرد و به طور مداوم توانایی های هسته ا خود را افزایش داد.
تاسیس ساواک در ایران
رژیم شاه برای حفظ موقعیت خود و سرکوب جنبش های مردمی و قیام ملت، با کمک مستشاران امریکایی دست به تشکیل سازمان مخوف ساواک زد؛ و رییس ساواک که به طو مستقیم از جانب شاه تعیین می شد، برحسب ظاهر معاون نخست وزیر محسوب، اما در حقیقت قدرتی فوق قدرت دولت محسوب می شد.
40 تا 45 هزار مستشار آمریکایی در ایران
از تبعات کودتای 28 مرداد فعالیت 40 تا 45 هزار مستشار آمریکایی در ایران است، پس از کودتای 28 مرداد جنایات آنها توسط دست‌نشانده پهلوی سیاهه بسیار مفصلی دارد که شهدای ما شاهدی بر فهرست جنایات آنها در طول این سالهاست.آنها پس از کودتای 28 مرداد 32 از شاه حمایت کردند به‌طوری که تا آخرین‌ روزهای عمر پهلوی این هدایت‌ها ادامه داشت و شهید رضا بهرامی نیز جزو دستگیرشدگان اعتراض به حضور کارتر در ایران است.
کاپیتولاسیون
لایحه ی مصونیت مستشاران و اتباع امریکا در ایران، در 13 مهر 1343 در دوران نخست وزیری علم علیه حاکمیت ملت ایران به تصویب رسید. پس از چندی که مجلس تشریفاتی سنا نیز بر مصوبه ی مجلس شورای ملی صحه گذارد، در زمان نخست وزیری حسنعلی منصور در 21 مهر 1343 دوباره در مجلس شورا مورد تصویب ننگین نمایندگان قرار گرفت. این مصوبه که به صورت قانونی، سند اسارت ملت و دولت ایران را به دست امریکا می داد، در حقیقت روح و جان انقلاب شاه و امریکا بود که اینک بر ملا می شد. در 4 آبان 1343 هجری شمسی، امام خمینی قدس سره با ایراد سخنرانی مهیّج و کوبنده ای رسوایی جدید حکومت را افشا نمود. طی این سخنرانی طوفان زا، نفوذ امریکا را به همه گوشزد و اعلام خطر کرد و گفت:«... تمام گرفتاری ما از این آمریکاست، تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از آمریکاست...»
شلیک به هواپیمای مسافربری ایران
در آخر جنگ، هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس افسر آمریکائی با موشکی که از ناو جنگی شلیک کرد، ساقط کرد. قریب سیصد نفر مسافر در این هواپیما بودند، که همه‌شان کشته شدند. بعد به جای اینکه آن افسر توبیخ شود، رئیس جمهور وقت آمریکا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما اینها را فراموش کند؟ میتواند فراموش کند؟
آیا رابطه با امریکا خطر او را برای ما کم می‌کند؟
مقام معظم رهبری می فرمایند: رابطه‌ی سیاسی با آمریکا برای ما مضر است. اولاً خطر آمریکا را کم نمیکند. آمریکا به عراق حمله کرد؛ در حالی که با هم رابطه‌ی سیاسی داشتند، سفیر داشتند؛ این آنجا سفیر داشت، آن هم اینجا سفیر داشت. رابطه که خطر جنون‌آمیز و سیطره‌طلبانه‌ی هیچ قدرتی را از بین نمیبرد. ثانیاً وجود رابطه برای آمریکائی‌ها - نه امروز، همیشه اینطور بوده - وسیله‌ای بوده است برای نفوذ در قشرهای مستعد مزدوری در آن کشور. انگلیسی‌ها هم همین طور بودند. انگلیسی‌ها هم در طول سالیان متمادی سفارتخانه‌شان مرکز ارتباط با سفلگان ملت بود؛ کسانی که حاضر بودند خودشان را به دشمن بفروشند. سفارتخانه‌ها یکی از کارهایشان این است...اینها این خلأ را در ایران دارند؛ احتیاج به پایگاه دارند، و پایگاه ندارند؛ این را میخواهند. احتیاج به رفت و آمد آزاد و بی‌دغدغه‌ی مأموران جاسوسی و مأموران اطلاعاتی‌شان و ارتباطات نا مشروع آنها با عناصر سفله و مزدور دارند؛ اما این را ندارند. ارتباط، این را برای آنها تأمین میکند. حالا مینشینند آقایان وراجی کردن و حرف زدن و استدلال کردن، که نبود رابطه‌ی با آمریکا برای ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه‌ی با آمریکا برای ما مفید است. آن روزی که رابطه‌ی با آمریکا مفید باشد، اول کسی که بگوید رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم.
چرا با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم؟
مذاکره‌ی در سایه‌ی تهدید و فشار، مذاکره نیست. یک طرف مثل ابرقدرتها بخواهد تهدید بکند و فشاری بیاورد و تحریمی بکند و یک دست آهنی‌ای را نشان بدهد و از آن طرف هم بگوید خیلی خوب، بنشینیم پشت میز مذاکره! این مذاکره، مذاکره نیست. اینجور مذاکره‌ای را ما با هیچ کس نمیکنیم. آمریکا همیشه با این چهره برای مذاکره وارد میدان شده است.
افول ارزش‌های آمریکائی
در دنیا هیچ کس نیست که شک داشته باشد در این که آمریکا در این سی سال، بیش از سی رتبه از لحاظ اقتدار و وجاهت جهانی سقوط کرده؛ همه این را می‌بینند و میدانند؛ خود آمریکائی‌ها هم به همین اقرار میکنند. همین سیاستمداران قدیمیِ کهنه‌کارِ آمریکائی، دولتها و دولتمردان فعلی را - که باید گفت دولتمردان و دولتزنان (!) فعلی را - مسخره میکنند که شما آمریکا را از آنجا رساندید به اینجا. راست هم میگویند؛ امریکا سقوط کرده. امروز هیچ دولتی در دنیا به قدر دولت آمریکا منفور نیست. اگر امروز دولتهای منطقه‌ی ما و دولتهای دیگر جرأت کنند و یک روزی را به عنوان روز برائت و نفرت از دولت آمریکا معین کنند و به مردم بگویند در این روز بیائید راهپیمائی کنید، بزرگترین راهپیمائی تاریخ در دنیا اتفاق خواهد افتاد! این از موقعیت آبروئی آمریکا.
گستاخی و گفتن این جمله که "همه گزینه ها روی میز است"
با این همه جنایت و در کنار آن این همه گستاخی و گفتن این جمله که "همه گزینه ها روی میز است" چطور می شود به این کشور اعتماد داشت، آیا می توان به سخنان آنان اعتماد کرد، آیا آنان به اصل یا اصولی خود را ملزم و پایبند می دانند؟ یا اینکه بعدا مثل هزاران معاهده و تعهد دیگر مثل در اختیار قرار دادن قطعات هواپیما از بار مسئولیت آن شانه خالی می کنند؟
تمام سفارتخانه های آمریکا جاسوسند
نه تنها سفارت آمریکا در تهران بلکه همه سفارتخانه های آمریکا در جهان محل جاسوسی دسیسه و نیرنگ علیه ملت ها بوده است که اخیرا حتی صدای رهبران اروپا را در آورده است این حرف بی ربطی هم که اخیرا وندی شرمن رئیس هتاک تیم مذاکره کننده به عنوان توهین به ملت ایران در خصوص رفتار ایرانی ها مطرح کرد در حقیقت حدیث نفس آمریکایی ها بویژه رهبران کاخ سفید بود. فهرست جنایات آمریکا در ذهن مردم ایران جزء حافظه تاریخی ملت شده است و کسی نمی تواند آن را پاک کند. حمایت بی چون چرا از قتل عام های سال های 56 و 57 در کشور که توسط رژیم شاه صورت می گرفت فقط یک قلم از اقلام جنایات آمریکاست. جدیدترین اسناد افشاشده نشان می‌دهند که مقامات آمریکایی مکالمات حداقل 35 نفر از سران دولت کشورهای مختلف جهان را استراق سمع می‌کرده است. دانشجویان مسلمان دانشگاه‌ها در 13 آبان ماه 58 به عنوان لبیک به فرمایش امام که چندی قبل در پیامی به مناسبت سالگرد 13 آبان فرموده بودند"بر دانش‌آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار کنند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیداً محکوم کنند"، تصمیم به اشغال لانه جاسوسی آمریکا گرفتند.با این اقدام شجاعانه دانشجویان پیرو خط امام همچنین، ماهیت چهره‌های لیبرال‌هایی که در صحنه سیاسی کشور ظاهر شده بود، افشا شد و روحیه بیداری و هوشیاری و وحدت و همبستگی در امت اسلامی دمیده شد.
پاسخ هتاکانه آمریکا به حسن نیت تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات اخیر
معاون وزیرخارجه رژیم خودبرتربین آمریکا در اظهارنظری نژادپرستانه اظهار داشته که فریبکاری در DNA ایرانیان نهفته است!وندی شرمن که مسئول هیئت آمریکایی‌ها در مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران را نیز بر عهده دارد پیش از این نیز در گفت‌و‌گو با رسانه‌ها اعلام کرده بود که هیچ‌کس در کابینه آمریکا قائل به«حق غنی‌سازی» برای جمهوری اسلامی در هیچ سطحی نیست!
اظهارات شرمن عقده‌گشایی بود
شرمن در یکی از کمیته‌های سنای آمریکا گفته بود فریبکاری بخشی از DNA ایرانیان است اما برخی رسانه‌های داخلی به همراهی شماری از رسانه‌های فارسی زبان بیگانه کوشیدند با تحریف سخنان وی، اهانت این مقام آمریکایی را لاپوشانی کنند. شرمن که به محافل صهیونیستی نزدیک است پیش از این گزارش بسیاری از مذاکرات 1+5 با ایران را به مقامات رژیم صهیونیستی، اطلاع داده است.انکار ناشیانه سخنان شرمن که از سوی بی‌بی‌سی فارسی و برخی سایت‌های وابسته به جریان فتنه نظیر آینده و... صورت گرفت در حالی است که روزنامه لس‌آنجلس تایمز دراین‌باره می‌نویسد«She said of the Iranians: we know that deception is part of the DNA» یعنی «او [شرمن در پاسخ سوال سناتور آمریکایی ] درباره ایرانیان گفت: ما می‌دانیم که فریبکاری بخشی از DNA است». خانم شرمن مسائل ایران را اشتباه درک کرده است. این اظهارات نه تنها با اصل احترام متقابل در تضاد است، بلکه نشان از بی‌اطلاعی ایشان از اوضاع ایرانیان دارد. برخلاف اظهارات ایشان، آنچه در DNA ایرانیان وجود دارد، مقاومت در برابر هرگونه قلدری و زورگویی است.اظهارنظر شرمن مبنی بر اینکه فریبکاری در ژن ایرانیان است بزرگترین توهین به مردم ایران است بنابراین با چنین افکاری دیگر جایی برای حذف شعار مرگ بر آمریکا باقی نمی‌ماند.
آمریکایی‌ها حتی در ادبیات و گفتارشان با ایران تغییر نداده‌اند، چه برسد به عملکردشان، که نمونه آن اعمال تحریم‌ها برای کشور ماست.دولت آمریکا در مذاکره با ما به صراحت از تعهد خود نسبت به تامین امنیت رژیم صهیونیستی سخن می‌گوید، در صورتی‌که دولت و مردم ایران وجود این رژیم را نامشروع می‌داند، آیا این جز مقابله با ملت ایران چیز دیگری است؟آمریکایی‌ها چون نمی‌توانند با مقاومت ملت ایران اسلامی مقابله کنند، این چنین حرف‌های غیر منطقی و غیر علمی را می‌زنند، چراکه حتی دانشمندان ژنتیک هم نمی‌توانند در مورد فردی چنین حرفی را بزنند. این قبیل افراد در طول 34 سال گذشته حرف‌های مفت زیادی زده‌اند و به کوری چشم آنها ملت ایران سرافراز هستند که برای حفظ دین و تمامیت ارضی خود شهید داده‌اند و برای اینکه به اینجا برسیم بهترین جوانان، دانشجویان، اساتید و دانشمندان هسته‌ای خود را داده‌ایم.
پاسخ جالب نمازگزاران
نمازگزاران تهرانی اخیرا پس از اقامه نماز عبادی ــ سیاسی جمعه، در سلسله راهپیمایی‌های «مرگ بر آمریکا» که این هفته با عنوان «جمعه عذرخواهی آمریکا از نژادپرستی و فریبکاری» برگزار شد، خواستار عذرخواهی مقامات ایالات متحده از اظهارات توهین‌آمیز خود در چند هفته اخیر شدند.نمازگزاران شعارهایی نظیر «شرمن آمریکایی، خجالت خجالت»، «تحریم می‌پذیریم، تحقیر نمی‌پذیریم»، «داخل DNA هر ایرانی، مبارزه با دشمن شیطانی»، «ما ملت غدیر و عاشوراییم؛ علیه ظالم همه یک‌صداییم»، «مذاکره بهانه است، فریب دشمنانه است»، «فریب و ظلم و دروغ، سیاست آمریکاست؛ آمریکای جهانخوار، دشمن ملت ماست»، «هیهات منّا الذلّه» و «مرگ بر آمریکا» سردادند.سخنان اخیر مقامات ایالات متحده گواه دیگری برای اثبات فرمایش رهبر معظم انقلاب است که رژیم آمریکا رژیمی خودبرتربین، غیرمنطقی و غیرقابل اعتماد است. لذا مسئولین محترم لازم است سخنان خوش‌بینانه‌ای را که گاه و بیگاه نسبت به دشمنان ملت ایران ابراز می‌دارند، رها کرده از تجربه تاریخی ده‌ها سال ظلم و جنایت آمریکا علیه ملت درس عبرت بگیرند و با قوت و قدرت مقابل دشمن ظاهر شوند.
نگرانی نادرست برخی مقامات دولتی و امنیتی جلوه دادن چند پلاکارد و بنر ساده در سطح شهر
نگرانی مقامات دولتی و امنیتی جلوه دادن چند پلاکارد و بنر ساده در سطح شهر تهران که برخاسته از روحیه استکبارستیزی ملت ایران است و نمونه هایی از این دست طی 34 سال گذشته بارها در راهپیمایی ها، مجامع عمومی و معابر اصلی شهرهای بزرگ مشاهده شده است این نگرانی را دامن می زند وقتی تیم امنیتی دولت جدید تحمل چند نماد ساده را ندارد چگونه قادر خواهد بود چالشهای فرارو پیرامون فرهنگ عزت طلبی و استکبارستیزی ملت ایران را در موضوع رابطه با آمریکا حل کند. هر ساله در آستانه 13 آبان سطح شهرها مملو از پلاکاردها و پارچه نوشته هایی با شعارهای "مرگ بر آمریکا"، " مرگ بر اسرائیل"، " عروسک ها و آدمک های عمو سام" و سایر نمادها و سمبل های مربوط به استکبارستیزی ملت ایران می شود لذا این سوال در افکار عمومی به وجود می آید امسال چه اتفاق ویژه ای رخ داده و آمریکایی ها کدام حسن نیت را نشان داده اند که دولت تصمیم به جمع آوری این نمادها از سطح شهر کرده است؟حمایت های مردمی است که باعث تقویت دیپلمات‌های ما می‌شود لذا مردم از این شعارهای خود کوتاه نمی‌آیند چرا که شعارهای "مرگ بر امریکا" و "مرگ بر انگلیس" را مسئولان به مردم یاد ندادند بلکه خود مردم به صورت خودجوش بر اثر مشاهده جنایت ها و خباثت‌های امریکا و انگلیس در گذشته نسبت به ما و به خصوص حمایت از جنگ تحمیلی عراق علیه ما این شعار را سر دادند. اینکه برخی خیال می‌کنند اگر الان شعار "مرگ‌ بر امریکا" یا اینکه بیلبوردها جمع شوند یا زده نشود، مردم دست از شعار خود برمی‌دارند نشان می‌دهند که آنها در اشتباه هستند.
امسال 13 آبان با شکوهی خواهیم داشت
قرائن نشان می‌دهد امسال 13 آبان با شکوهی خواهیم داشت و پربارتراز سال های گذشته، شاهد شعار مرگ بر آمریکا خواهیم بود؛ البته برگزاری پرشکوه مراسم 13 آبان و طنین شعار مرگ بر آمریکا اتفاقاتی نیست که به وسیله تیم هسته‌ای ما رخ داده باشد، بلکه به دلیل نوع نگاهی است که آمریکایی‌ها به ما داشتند و منشا بی اعتمادی‌ برای ما بودند.آمریکایی ها به رغم حسن نیت تیم هسته‌ای ما، متاسفانه مواضع بسیار خصمانه و غیر انسانی از خود بروز دادند؛ مواضعی که تقویت کننده همان رابطه گرگ و میش مورد نظر امام خمینی(ره) بود.
آمریکا دشمن اصلی ملت ایران
آمریکا دشمن اصلی ملت ایران است و در این تردیدی نیست. سابقه این دشمنی به بیش از نیم قرن می‌رسد. نشانه‌های دشمنی آمریکا از اشغال سرزمین ما به‌همراه انگلیس و متفقین در جنگ جهانی دوم شروع می‌شود و تا کودتای 28 مرداد و نیز پس از پیروزی انقلاب امتداد می‌یابد.آمریکا برای تحکیم سلطه خود با شریک و همکار خود یعنی دولت فریبکار انگلیس از هیچ جنایتی در ایران فروگذار نکرده است.نه‌تنها سفارت آمریکا در تهران بلکه همه سفارتخانه‌های آمریکا در جهان محل جاسوسی دسیسه و نیرنگ علیه ملتها بوده است که اخیراً حتی صدای رهبران اروپا را درآورده است. شعار «مرگ بر آمریکا» نتیجه جنایات و عملکرد 60 ساله دولت‌های آمریکایی علیه ملت ایران است. جمهوری اسلامی با هیچ کشوری دشمنی ذاتی ندارد، اما اگر شعار «مرگ بر آمریکا» سر می‌دهد، نتیجه دشمنی و عملکرد بد دولتمردان آمریکایی از کودتای ننگین 28 مرداد تاکنون نسبت به ملت ایران است.
70 جلد اسناد خیانت و جاسوسی آمریکا علیه ملت ایران
پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان از برگ‌های پاره‌شده اسنادی که در آنجا پیدا شد 70 جلد کتاب به دست آمد که حاکی از آن بود که آمریکایی‌ها همواره در سفارتخانه‌شان پس از پیروزی انقلاب در تدارک برای براندازی نظام اسلامی و یا وابسته کردن ایران به ایالات متحده بودند که این بخشی از کارنامه جنایت آمریکایی‌هاست.
یک میلیارد و 73 میلیون شنود تلفنی علیه ایران
منابع خبری از شنود حدود هشت میلیارد تماس تفلنی در عربستان و عراق و 1/73 میلیارد در ایران توسط آژانس امنیت ملی آمریکا خبر دادند.
تحریم های آمریکا جنایت علیه کودکان ایرانی
ایران در این بین حقیقتی را آشکار ساخته که بسیار مهم است، اینکه نمی‌توان با دریغ داشتن دارو از افراد به ویژه کودکان طی تحریم‌ها همانند آنچه که در دهه 1990 میلادی با تحریم عراق شاهد بودیم، اقدامی همانند نسل‌کشی انجام داد.این نقض آشکارای منشور سازمان ملل، استانداردهای اصول نورنبرگ و استانداردهای اساسنامه (دادگاه جنایی بین‌المللی) رم است، چرا که بر اساس منشور سازمان ملل و اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر فردی حق دارد به اصول بهداشتی، درمانی و دارو دسترسی داشته باشد .
شعار مرگ بر آمریکا
شعار مرگ بر آمریکا، شعارى برآمده از تجربه‏هاى بسیار مردم ایران، در طول سال‏هاى متمادى است که با تمام وجود، خوى استکبارى آمریکا را تجربه کرده‏اند. این شعار در واقع، یک هشدار و بیدارباش دائمى جهت آگاهى در مقابل توطئه‏هاى دائمى آمریکا، در قبال ملت مسلمان و آزاده ایران است؛ چنان‏که مقام معظم رهبرى مى‏فرمایند: «ما همه مشکلات را به گردن آمریکا نمى‏اندازیم. مشکلات ما از خودمان است؛ منتها دشمن از این مشکلات مى‏خواهد حداکثر استفاده را کند؛ پدر کشور و ملت را در بیاورد.
با عنایت به اهمیت و تأثیرگذاری فراوان برگزاری باشکوه و حماسی مراسم تظاهرات سراسری ضداستکباری یوم‌الله 13 آبان در حفظ و ارتقای قدرت نرم نظام در مواجهه مناسب‌تر با جهان و بالا بردن قدرت چانه‌زنی قوی‌تر، دستگاه دیپلماسی کشور و تیم مذاکره‌کنندۀ ایرانی در گفت‌وگو با سایر کشورها و گروه 1+5 و ارتقای سطح امنیت ملی؛ باید حتماً همۀ دستگاه‌ها و مسئولان نظام کنار ملت بزرگ ایران اسلامی تمام تلاش خود را معطوف به برگزاری شکوهمند مراسم ضداستکباری یوم‌الله 13 آبان کنند.وقتی هنوز ادبیات سردمداران آمریکا و مسئولان دستگاه دیپلماسی آمریکا همان ادبیات قرون وسطایی با بی‌شرمی و گستاخی هر چه تمام‌تر و از موضع برتری‌جویانه و توهین‌آمیز با ملت صبور و مقاوم ایران است و مردم بصیرتمند ایران هنوز کوچک‌ترین تغییر مثبتی در نوع نگاه بدبینانه، ادبیات، لحن و رفتار زشت و مداخله‌جویانه و تحریم‌های یک‌جانبه دولت‌مردان آمریکا ندیدند. به قول رهبر معظم انقلاب اسلامی که فرمودند"ما دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد، خودبرتربین، غیرمنطقی و عهدشکن می‌دانیم"؛ این ملت بزرگ چطور و بر چه مبنایی می‌توانند به آنان که این همه خلف وعده و بی‌اخلاقی کرده و اصول اولیه انسانیت و قوانین بین‌المللی را زیر چکمه‌های اهانت و زورگویی خود له کردند، اعتماد کنند.وقتی هنوز در هزارۀ سوم، ادبیات غیرمنطقی، وقیحانه، شرم‌آور و توهین‌آمیز خانم"وندی شرمن" به عنوان معاون وزیر امورخارجه ایالات متحدۀ آمریکا و عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده آمریکا در گروه 5+1 خطاب به ملت بزرگ و فهیم ایران اسلامی و نیز ادبیات تند سایر اعضای کاخ سفید، کنگره و دولت‌مردان آمریکا با نگاهی از پشت عینک بدبینی همراه با دروغ و فریب و نیرنگ گستاخانه علیه همۀ حسن نیت‌ها و صداقت تمام قد ایرانیان است؛ چطور آمریکا حسن اعتماد به آنان را از سوی ایران انتظار دارد؟!
(4 رای)
این مقاله مفید بود
این مقاله مفید نبود

این قسمت مخصوص ثبت نظر کاربران در خصوص سوال پرسیده شده میباشد. لطفا از ثبت سوال جدید در این بخش خودداری فرمایید. برای ثبت سوال جدید از گزینه "ارسال سوال" استفاده نمایید. بدیهی است به سوالاتی که در این صفحه پرسیده شود ، پاسخی از طرف سایت داده نخواهد شد.
نظر (1)
حسین
۱۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت۱۳:۵۶
دلایل احتمالی برای نادرست بودن شعار"مرگ بر آمریکا" و لزوم جایگزینی آن با شعاری مانند "مرگ بر حکومت مستکبر آمریکا" و یا شعار “Down with USA policy”
سلام دوستان به نظر اینجانب شعار "مرگ بر آمریکا" بنابر دلایل زیر احتمالا مشکل دارد و ضرورت دارد که ابتدا معایب آن برطرف شود و سپس از آن به عنوان برائت از ظالمین استفاده شود و الا با بسیاری از اصول و قوانینی که در اسلام آمده ظاهرا در تعارض است.
1. شعار "مرگ بر آمریکا " نوعی لعن و دشنام به همه ی ساکنان آمریکا است چه آنهایی که از سیاست های ظالمانه حکومت آمریکا حمایت می کنند و با رای مثبت دادن به حکومت خود عملکرد ظالمانه آنها را تایید می کنند و چه سایر مردم آمریکا که با سیاست های ظالمانه دولت آمریکا مخالف بوده و به آنها رای نمی دهند. سوال آیا صحیح است که لعن و نفرین ما هم افراد ظالم و هم افراد غیر ظالم را شامل شود؟!!
2. تعارض با اصل هدایت عامه پیامبرمان حضرت محمد (ص) علیه و آله یعنی اینکه هدف از بعثت و رسالت پیغمبر ما دعوت همه ی آحاد بشر به سوی توحید و ایمان به خداوند یکتا است. و حال که رسول خدا در بین ما نیست وظیفه ی این هدایت بر عهده ی همه علمای اسلام در درجه اول و همه ی مسلمانان در مرحله ی بعدی است. یعنی اینکه بر کلیه ی مسلمانان است که با کردار و رفتار و خلق خوی زیبا بشریت را به راه خیر و صلاح دعوت نمایند نه اینکه با اهانت جمعی به سایر ملت ها و نژادها مردم آن کشور ها را نسبت به هر چه مسلمان بدبین نموده و از راه خدا دور نمایند. چرا که پیامبر ما نیامد تا فقط مردم عربستان و یا ایران و یا فقط خاورمیانه را به راه اسلام دعوت نماید بلکه ظاهرا هدف از بعثت پیامبر هدایت همه ی بشریت بوده است.
3. تعارض با رحمت للعالمین پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله __ همانطور که می دانید حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیامبر رحمت است برای کل بشریت نه اینکه فقط رحمت برای مردم عربستان و یا رحمت برای مردم ایران باشد. و این اصلا جور در نمی آید که پیامبر ما پیامبر رحمت برای همه ی بشریت باشد و ما به میلیون ها آمریکایی فحش دهیم و مرگ آنها را بخواهیم فقط به این دلیل که حاکمان آنها افرادی ظالم و جنایتکاری می باشند. خوب آیا جایز است که ما بخاطر ظالم بودن حاکمان آمریکا به مردم آن کشور فحش دهیم. آیا در زمان پهلوی که ما حاکمان ظالمی داشتیم آیا شرعا جایز بوده که افرادی بیایند و به همه ی ملت ایران دشنام دهند و آنها را لعن و یا نفرین کنند.
4. در اسلام یک قاعده ی فقهی داریم با عنوان " مولفة قلوب" بر اساس این قاعده جهت متمایل کردن دلهای کفار به اسلام جهت مسلمان شدن و یا بر حذر ماندن جبهه ی اسلام از اینکه آن کفار با دشمنان جبهه حق متحد شوند حاکم اسلامی می تواند حتی به آن کفار پول بدهد تا به اسلام متمایل شوند و یا به جبهه مقابل اسلام کمک نکنند و ... آیا بر اساس همین قاعده ی فقهی مجاز هستیم که بخاطر حاکمان جنایت کار آمریکا به گونه ای شعار دهیم که بیش از 250,000,000 آمریکایی از دست ملت ایران خشمگین شوند و در نتیجه بین دولت و ملت آمریکا اتحاد و انسجامی بر علیه جبهه ی حق پدید آید؟ آیا این کار در عمل کمک به جبهه ی دشمنان حق نمی باشد؟!! اینجانب گُمان می کنم که چنین چیزی جایز نباشد بلکه احتمال حرام بودن آن نیز زیاد است.
5. در حادثه ی کربلا مردم کوفه امام حسین علیه السلام را دعوت کردند و بعد هم خیانت کردند و امام حسین را نه تنها ، تنها گذاشتند بلکه به جبهه ی دشمن امام حسین پیوستند و امام حسین و فرزندانش و یارانش را نیز به فجیع ترین وجه به شهادت رساندند و خاندان رسالت را نیز به اسارت بردند. بعدها امام سجاد و سایر ائمه علیهم السلام اجمعین در غالب دعا لعن و نفرین بر آن ظالمانی فرستادند که در آن جنایت شرکت کرده بودند و یا آنهایی را که به دشمنان امام حسین امکانات داده بودند و یا همکاری و همراهی کرده بودند و یا آنکه بر آن جنایت راضی بودند در حالیکه ائمه علیهم السلام می توانستند خیلی راحت خلاصه کنند و مردم عراق و یا اهل کوفه و یا اهل شام را لعن کنند. اما ائمه علیهم السلام چنین نکردند و لعن و نفرین های خود را بصورت هایی مانند زیر بیان کردند. راستی چرا در زیارت عاشورا و یا سایر دعاهایی که از معصومین رسیده نفرین ها و لعن هایی مانند "الهم العن اهل الکوفه" و یا "الهم العن اهل الشام " را نمی بینیم.
حال ما که خودمان را از شیعیان آن حضرات می دانیم چرا به خود زحمت نمی دهیم که به جای "مرگ بر آمریکا" فقط دو کلمه بیشتر " مرگ بر حکومت مستکبر آمریکا" بگوییم تا شعار ما به گونه ای شود که فقط شامل ظالمین شود.!!!!
_____نحوه ی لعن و نفرین کردن ائمه معصومین علیه السلام نسبت به جنایتکارانی که حادثه ی کربلا را بوجود آوردند و ظاهرا هم اکثرا هم اهل شهر کوفه و یا سرزمین شام بودند را در زیر می بینید.
***********************
*- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ
خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد
*- اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را
*- اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ
خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را
*- اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ
خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها
و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود

*- و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ
و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند

*- بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم
بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان

*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ
اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ
و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ
خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيكار با تو

تذکر الف: برخی می فرمایند که ما شعار "مرگ بر آمریکا" می دهیم تا ملت آمریکا کنجکاو شده و پرسجو کنند که مگر حکومت آمریکا چه کرده است که ایرانی ها دائما می گویند "مرگ بر آمریکا"
در حالیکه چنین توجیحی درست بنظر نمی رسد. مگر می شود ما جهت جلب توجه دیگران به آنها اهانت کنیم. آیا واقعا راه بهتری برای جلب توجه دیگران وجود ندارد؟
آیا اگر ما به جای شعار "مرگ بر آمریکا" فقط شعار "مرگ بر حکومت مستکبرآمریکا" سر دهیم توجه ملت آمریکا جلب نخواهد شد؟
البته که بازهم توجه ملت آمریکا جلب خواهد شد اما اینبار نتیجه مطلوبتری هم خواهد داد. از آنجا که هر آمریکایی با شنیدن شعار "مرگ بر آمریکا" آن را مستقیما توهینی به خود می داند در نتیجه بلافاصله احساس بدی نسبت به ایرانی ها پیدا می کند و در مقابل آن جبهمه می گیرد و در نتیجه فرصت تاثیرگذاری برای بیشتر افراد باقی نمی ماند. اما اگر این لعن و نفرین فقط نسبت به دولت آمریکا باشد از آنجا که بسیاری از آمریکایی ها نیز مثل مردم هر کشور دیگری خود منتقد حکومت خود می باشند هم توجهشان به علت بوجود آمدن چنین حس بدی نسبت به دولت آمریکا در کشورهای دیگر جلب خوهد شد و هم اینکه نسبت به آن جبهه نخاهند گرفت.

تذکر ب: برخی می گویند که چون مردم آمریکا در قبال جنایات حکومتشان در کشورهای دیگراز جمله ایران و یمن و ... اگر ناراضی هستند پس چرا در خیابان ها بطور علنی تظاهرات نمی کنند و اعتراضشان را بطور عملی نشان نمی دهند. و در نهایت نتیجه می گیرند که بنابر این حتما مردم آمریکا نسبت به همه ی این ظلمهایی که حاکمان آمریکا انجام می دهند راضی بوده و در نتیجه مردم آمریکا نیز مستحق همان لعن و نفرین ها می باشند.
که این نتیجه گیری نیز بنابر دلایل زیر ممکن است نادرست باشد. اولا ممکن است بدلیل وارونه جلوه دادن مسائل توسط رسانه های خبری آمریکا حقایق آنچنان که ما در جریان آنها هستیم به گوش مردم آمریکا نرسد تا اعتراض خود را به آنها نشان دهند. ثانیا ممکن است برخی مردم آمریکا اعتراض هم کرده باشند و اخبارش بدلیل سانسور خبری حکومت آمریکا بدست ما نرسیده باشد. و ثالثا در همین ایران خودمان ده ها و صدها ظلم در سیستم اداری ایران مشاهده می شود ظلمهایی همانند انواع اختلاس ها و زمین خواری ها و پارتی بازی ها ، عدم توزیع عادلانه حقوق و مزایا در بین کارکنان در وزارتخانه های مختلف و عملکرد بسیار بد بانکها با پرداخت سودهای کلان رباگونه و ورود صدها مورد کالای قاچاق در حد گسترده از مبادی گمرکی و غیر گمرکی که مردم ایران کم و بیش از بسیاری از این ظلمها آگاه می شوند ولی جهت اعتراض به آنها بطور علنی وارد خیابان ها نمی شوند و اعتراض خود را نشان نمی دهند. خوب آیا باید گفت حال که مردم ایران نیز این ظلمها را دیده و بطور علنی اعتراض نمی کنند پس حتما مردم ایران هم راضی به همه ی این فسادها و ظلم ها بوده و مستحق لعن و نفرین می باشند؟!!!

تذکر پ: لزوم داشتن سیاست جذب حداکثری در سراسر جهان و نه فقط در ایران. نباید مرزهای سیاسی کشورمان و یا حتی کشورهای اسلامی ما را فریب دهد. ما دو جبهه داریم جبهه ی حق و جبهه ی باطل. و اهل حق ممکن است در هر جای این کره ی خاکی پراکنده باشند حتی در داخل مرزهای کشور ایالات متحده ی آمریکا و لازم است که جهت حفظ سیاست جذب حداکثری از شعار "مرگ بر آمریکا" پرهیز و به جای آن از شعارهای "مرگ بر حکومت مستکبر آمریکا" و یا شعار “Down with USA policy” استفاده شود.


تذکر ت: نماد ظلم و استکبار دانستن " آمریکا "
به جای اینکه آمریکا را نماد "ظلم و استکبار" بدانیم باید صرفا "حکوکت آمریکا و حاکمان آمریکا" نماد ظلم و استکبار دانسته و بر آن لعن و نفرین بفرستیم. آیا درست است که کشور ایران را بخاطر برخوردار بودن از سابقه ی 2500 ساله حکومت های شاهنشاهی ظالمانه نماد ظلم و ستم و یا نماد دیکتاتوری بدانیم؟!!! بنظر نمیرسد که اینگونه نمادسازی کار چندان درستی باشد؟
راستی چرا ما در کلام معصومین لعن و نفرین بر اهل هیچ شهر و دیاری را نمی بینیم. چرا الهم العن اهل الکوفه را نمی بینیم. چرا الهم العن اهل الشام را نمی بینیم و آیا به جای این همه لعن که در زیارت عاشورا وجود دارد راحت تر نبود برای ائمه علیهم السلام بیایند و بفرماید "الهم العن اهل الکوفه" و بعدش هم توضیح دهند که خوب اهل کوفه با آنهمه خیانت و جنایتی که مرتکب شده اند نماد ظلم و خیانت بوده و مستحق چنین لعنی می باشند و آن دسته از اهالی کوفه نیز که پیرو اهل بیت می باشند شامل این لعن نیستند. دقیقا درست همانند توجیحی که برخی از دوستان در اینجا در خصوص آمریکا می کنند برای اینکه نیایند کلام خود را اصلاح کنند می خواهند کل ادبیات را نیز عوض کنند. یعنی به جای اینکه ما به خود زحمت دهیم و کلام غلط خود را اصلاح کنیم می آییم و آن را به گونه ای غیر منطقی و وارونه توجیح می نماییم. بحث کاسه داغتر از آش شدن نیست.
تذکر ث: حاکمیت مستکبر آمریکا نه تنها با نظام اسلامی مشکل دارد بلکه احتمالا با هر ایرانی مسلمانی مشکل دارد. ولی اگر به صدای آمریکا گوش دهید مخالفت خود را با ایران در شکلی ارائه می دهد که بتواند حداقل خود را از مواجهه با همه ی ملت ایران به دور نگهدارد. به همین جهت در شبکه های خبری و رسمی آمریکا معمولا از اهانت مستقیم به ایران و ایرانیان پرهیز می کنند و هرگز به هیچ بهانه ای شعار "مرگ بر ایران" نمی دهند وحتی سعی دارند با برخورد ظاهری محترمانه با ایرانیان عده ای را در ایران بفریبند. یعنی اینکه آمریکایی ها دارند از سیاست جذب حداکثری در ایران استفاده می کنند اما بر عکس ما در ایران با شعار مستقیم علیه آمریکا نه تنها از سیاست جذب حداکثری استفاده نمی کنیم بلکه برعکس عمل نموده و به سیاست دفع حداکثری روی آورده ایم.
95/08/19

ارسال یک نظر جدید
 
 
نام کامل :
پست الکترونیک :
نظر:
تأیید کد امنیتی 
 
لطفا متنی را که در کادر زیر می بینید وارد نمایید